ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس

اخبار و اطلاعات ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس را در این وبلاگ بخوانید

ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس

اخبار و اطلاعات ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس را در این وبلاگ بخوانید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

۳۰
دی

با همت عوامل اجرایی ستاد بازسازی عتبات عالیات پروژه نورپردازی طرح توسعه حرم مطهر علوی مزین بنام صحن و شبستان حضرت زهرا به اتمام رسید.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۹
دی

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۷
دی

اعلام آخرین وضعیت پیشرفت طرح توسعه حرم مطهر علوی

همزمان با ایام شهادت جانسوز دخت نبی اکرم حضرت فاطمه (س)، دست‌اندرکاران ستاد بازسازی عتبات عالیات موفق شدند ضمن رعایت پروتکل‌های بهداشتی، چند «ریز پروژه» از طرح بزرگ توسعه حرم مطهر علوی را به اتمام برسانند.

به گزارش روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات عالیات، طرح بزرگ توسعه حرم مطهر علوی مزین بنام صحن و شبستان حضرت زهرا(س) هم اکنون با همت 350 کارگر، استادکار و مهندس ایرانی و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در حال تکمیل است.

اتمام طرح نورپردازی و روشنایی محوطه بیرونی، نصب شیشه‌های ضدگلوله و جانپناه، نصب هند‌ریل‌ها و شیشه‌های داخلی طبقه همکف و اتمام فعالیت‌های معماری مربوط به سردرب شمالی طرح که یکی از ورودی‌های اصلی صحن و شبستان حضرت زهرا(س) محسوب می‌شود، بخشی از اقدامات صورت گرفته از زمان بازگشایی کارگاه این طرح بزرگ در ایام کروناست.

همچنین در این ایام، کار ساخت 4 حوض از مجموع 10 حوض و آبنمای پیش‌بینی شده در این طرح بزرگ به اتمام رسیده است که زیبایی خاصی به آن بخشیده است.

 هم اکنون عوامل اجرایی ستاد بازسازی عتبات عالیات مشغول اتمام خرده‌کاری‌های مربوط به سنگ‌کاری، کاشی‌کاری‌ها، گچ‌بری‌ها، آئینه‌کاری‌ها، درودگری‌ها، نصب درها و پنجره‌ها، نماکاری و نیز لوسترها هستند.

این طرح بزرگ که به تعبیر شهید حاج قاسم سلیمانی بنیان‌گذار ستاد بازسازی عتبات عالیات، جلوه معماری از «اتصال نام امیرمومنان به فاطمه زهرا» سلام الله علیها بوده و ماندگارترین اثر عمرانی، فرهنگی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران در اعتاب مقدسه است، هم اکنون بیش از 95 درصد پیشرفت فیزیکی دارد.

5 ویژگی طرح صحن و شبستان حضرت زهرا(س)

براساس این گزارش، چند شاخص عمرانی و مذهبی سبب شده تا طرح توسعه حرم مطهر علوی به عنوان یک پروژه منحصر به‌فرد در جهان اسلام مطرح شود.نخستین ویژگی این طرح، ارتقاء سطح خدمات رفاهی و زیارتی است.پیش‌بینی و اجرای فضاهای مختلف برای برپایی مراسم و مناسک و حتی بیتوته چندین هزار نفری زائران در ایامی مانند اربعین حسینی فضای معنوی مناسبی را برای محبان اهل بیت علیهم السلام فراهم کرده است.در کنار این فضاهای معنوی، چندین سرویس‌ بهداشتی و حمام نیز جهت رفاه زائران ساخته شده است که هموطنان عزیزی که در اربعین‌های گذشته به نجف اشرف مشرف شده بودند، از این خدمات استفاده کرده‌اند.

ویژگی دوم صحن حضرت زهرا(س)، ابعاد آن است.حرم مطهر علوی معروف به حرم عتیق حدود 200سال به شکل کنونی یعنی بدون هچ توسعه‌ای مانده بود.با اجرای این طرح، حرم مولای متقیان بیش از 20 برابر گسترش یافت.

نام‌گذاری ویژه طرح توسعه حرم مطهر علوی به نام صحن و شبستان حضرت زهرا(س) شاخص سوم آن است که  به تعبیر شهید حاج قاسم سلیمانی، سبب اتصال و احیاء نام مبارک حضرت فاطمه(س) در جوار حرم مطهر علوی شده است تا یادمانی از بانوی مظلوم و بی‌نشان مدینه باشد.

تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در خصوص شعار سال‌های اخیر، ویژگی سوم این طرح است.کمک‌های مردم اهداء شده و نذر خیران طی سالهای اجرای این طرح از کشور خارج نشده بلکه برای خرید بهترین مصالح با کمترین هزینه از داخل ایران استفاده شده است.به این ترتیب، برکت نذورات مردم دوباره به چرخه اقتصاد کشور برگردانده شد.

ترویج فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی، دیگر ویژگی طرح توسعه حرم مطهر علوی است.صحن و شبستان حضرت زهرا(س) که در آینده نزدیک به محل عبادت و بیتوته میلیون‌ها زائر از سراسر جهان تبدیل خواهد شد، موزه‌ای ماندگار از هنر معماری ایرانی و اسلامی و توان مهندسان ایرانی در اعتاب مقدسه است.

ویژگی‌های مهندسی صحن مطهر حضرت زهرا(س)

صحن حضرت زهرا (س) با زیربنایی در حدود 220 هزار متر مربع یکی از مهمترین بخشهای توسعه و ساماندهی فضای حرم مطهر علوی به شمار می‌رود؛ ساختمان پروژه شامل 4 طبقه و دارای چندین رواق بزرگ است.علاوه بر این، فضاهای روباز و سبز نیز در این طرح در نظر گرفته شده است.

این طرح در ضلع غربی حرم مطهر در حال اجراست و تا آرامگاه صافی صفا و مقام امام زین العابدین(ع) امتداد دارد.اما برخی فضاهای غیر زیارتی در این پروژه به شرح ذیل است:

ساختمان موزه به منظور نگهداری و نمایش آثار تاریخی و عتیقه جات موجود در خزینه حرم مطهر، ساختمان بخشهای اداری،کتابخانه آستان با ظرفیت یک ملیون کتاب و مجهز به کارگاه ترمیم نسخ خطی و یک شبستان بزرگ به منظور برگزاری دروس حوزوی و سخنرانی‌های دینی در نظر گرفته شده است.

مهمترین بخش این پروژه فضای عبادتی و زیارتی آن بوده که 50 درصد از کل مساحت را تشکیل می‌دهد. فضای عبادتی و زیارتی شامل یک مصلای بزرگ است و تمامی خدمات رفاهی از قبیل مهمانسرای زائران و سرویس بهداشتی و غذاخوری خادمان حرم در آن در نظر گرفته شده است

تمامی بخش‌های پروژه صحن حضرت زهرا (س) بر اساس ویژگی‌های معماری ایرانی اسلامی طراحی شده و به منظور رفاه زائر در این عمارت اسلامی از به کارگیری تجهیزات امروزی از قبیل پله برقی و آسانسور و سیستم پیشرفته تهویه مطبوع غفلت نشده است.

ساختمان موزه که در پشت فضاهای عبادتی و زیارتی واقع است بر زمینی به مساحت (3هزار متر مربع) و در سه طبقه در حال احداث است.

مقابل موزه ساختمان بخشهای اداری و کتابخانه آستان واقع است که با مساحتی متساوی با موزه شامل 5 طبقه خواهد بود.

طبقه زیرین پروژه به پارکینگ اختصاص داده شده و در خیابان واقع بین ورودی صحن فاطمه و آرامگاه صافی صفا تونل بزرگی به منظور تردد خودروها احداث شده که به مراحل پایانی نزدیک می‌شود.

از کلیه برادران و خواهران محترم و دوستداران و محبین اهل بیت علیهم السلام دعوت می شود تا با مراجعه به دفتر ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس و با اهدای نذورات نقدی و غیر نقدی خود در ثواب ساخت صحن و شبستان حضرت زهرا سلام الله علیها و توسعه حرم مطهر امام علی علیه السلام به عنوان باقیات و صالحاتی ماندگار سهیم شوند.

شماره کارت ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان گنبدکاووس جهت واریز نذورات نقدی: 6273817010056590 نزد بانک سپه ( بانک انصار سابق)

انتهای پیام//

 

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۵
دی

تل زینبیه که در فاز نخست طرح توسعه حرم سیدالشهدا (ع) قرار دارد، در دو طبقه در حال ساخت است و روند احداث آن تاکنون بیش از ۷۰ درصد پیشرفت داشته است. به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، عملیات اجرایی فاز نخست‌ توسعه حرم امام حسین (ع) با عنوان صحن حضرت زینب (س) از سال ۹۴ آغاز شد. در این طرح که در بخش جنوبی و غربی حرم سیدالشهدا (ع) در حال انجام است، تل زینبیه نیز قرار دارد.

پایان بتن‌ریزی آخرین سقف تل زینبیه/ در قسمت میانی و بخش‌های خالی روی سقف، گنبد نصب می‌شود

بر همین اساس، نمای قبلی تل زینبیه متحول شد و ساختمان جدیدی به همت ستاد بازسازی عتبات ساخته شده است که بتن‌ریزی آخرین سقف مقام حضرت زینب (س) موسوم به تل زینبیه در روزهای اخیر به پایان رسید.

به گفته یوسف افضلی، معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات فضای تل زینبیه در دو طبقه زیارتی ساخته شده است و مساحت فضای زیارتی نسبت به گذشته ۶ برابر می‌شود، به طوری که مساحت قبلی این زیارتگاه ۵۰۰ متر بود که در طرح توسعه این فضا به سه هزار متر افزایش می‌یابد و قرار است با تلاش مهندسان ایرانی تل زینبیه اربعین سال آینده آماده حضور زائران شود.

به گزارش فارس، احداث تل زینبیه در طرح توسعه حرم‌ سیدالشهدا (ع) بیش از ۷۰درصد پیشرفت داشته و اولین قسمتی است که در طرح توسعه حرم سیدالشهدا (ع) آماده و به بهره‌برداری خواهد رسید.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۴
دی
خبرگزاری صدا وسیما - معاون فرهنگی و مشارکت‌های مردمی ستادبازسازی عتبات گفت: پس از یک ماموریت کاری که حاج قاسم از حرم حضرت امیرالمومنین (ع) زیارت کرد، تصمیم به تشکیل ستاد بازسازی عتبات عالیات گرفت.
 

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، یوسف افضلی معاون فرهنگی مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات در مجله صبحگاهی «سلام سردار» رادیو مقاومت اظهار داشت: در سال ۱۳۸۲ سردار سلیمانی برای ماموریتی به عراق رفته بود که برای زیارت به حرم امیرالمومنین (ع) مشرف می‌شود، در این مراجعه می‌بیند که درب‌های حرم مقدس بسته است، وقتی درب حرم را باز می‌کند؛ سردار سلیمانی می‌بیند که درب حرم شکسته است، هنگام ورود می‌بیند صحن کثیف بوده و هنگام زیارت ضریح گرد و غبار روی ضریح را می‌بیند و در این زیارت تصمیم می‌گیرد که برای بازسازی حرم مطهر امیرالمومنین (ع) اقدام کند و از این نقطه ستاد بازسازی عتبات عالیات تشکیل می‌شود.

وی افزود: سردار سلیمانی در کنار بعد نظامی با توجه به علاقه و ارادتی که به اهل بیت (ع) دارد، تصمیم می‌گیرد با کمک‌های مردمی در کنار وظیفه شان نسبت به بازسازی عتبات عالیات اقدام کند و امروز ستاد بازسازی عتبات عالیات دو ماموریت عمده دارد، اولی در ایران و جمع آوری نذورات مردمی و دومی نیز بازسازی اعتاب مقدسه است.

معاون فرهنگی مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات بیان کرد: سردار سلیمانی از همان تشکیل ستاد بازسازی عتبات علمدار این ستاد بود و تاکید داشت که نذورات مردمی در همان محلی که مردم نذر کردند هزینه شود و تمامی نذورات ثبت شده و گزارش‌های شفافی تهیه شود، نسبت به اعتماد مردم و دقت در هزینه کرد نذورات مردمی حساسیت بالایی در سردار سلیمانی وجود داشت.

افضلی بیان کرد: برنامه کوتاه مدت ستاد بازسازی عتبات عالیات نظافت ۶ ماهه اعتاب مقدسه بود، بعد در طرح میان مدت ۱۵۰ پروژه اجرا شد و در مرحله توسعه نیز توسعه صحن‌های اعتباب در دستور کار قرار گرفت، یکی از این طرح‌ها صحن جضرت زهرا (س) در حرم امیرالمومنین (ع) با ۲۲۰ هزار متر مربع زیربناست که ۹۵ درصد پیشرفت داشته است؛ شبستان حضرت زینب (س) در جوار حرم سیدالشهدا نیز با ۱۴۰ هزار مترمربع نیز دیگر پروژه توسعه‌ای در دست اجراست.

وی با بیان اینکه همه استان‌های کشور در بازسازی عتبات عالیات مشارکت جدی و ویژه دارد، اشاره کرد: سردار سلیمانی اصرار داشت حتی یک روز نیز کار ساخت و ساز و توسعه اعتاب تعطیل نشود و با وجود بروز اغتشاش‌هایی در عراق و بعد از آن با شیوع کرونا کار ساخت و ساز صحن حضرت زهرا (س) و شبستان حضرت زینب (س) تعطیل نشد.

معاون فرهنگی مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات خاطرنشان کرد: توسعه پیاده‌روی اربعین و تکریم زائران اربعین از تاکیدات ویژه سردار سلیمانی بود، تامین امنیت این پیاده روی میلیونی را برعهده گرفته بود و کمیته اسکان و تغذیه زائران اربعین نیز برعهده ستاد بازسازی عتبات گذاشته شده بود. حاج قاسم تاکید ویژه داشت که به زائران سیدالشهدا (ع) تا حد امکان خدمت شود تا زائران در زیارت خود مشکلی نداشته باشند.

افضلی مطرح کرد: سردار سلیمانی همیشه می‌گفت آرزو دارم تا طرح توسعه حرم‌ها در سامرا نیز اجرا شود و می‌گفت شاید به عمر من کفاف ندهد، اما شما این طرح را پیگیری کنید.

معاون فرهنگی مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات افزود: در این راستا تفاهم نامه‌ای نیز منعقد شده است و طرح توسعه در حرم امامین عسکرین (ع) نیز آغاز خواهد شد.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۴
دی

نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه سند افتخار به کمک‌کنندگان بازسازی عتبات عالیات اعطاء می‌شود، گفت: در این زمینه تمهیدات لازم به عمل آمده است.

به گزارش روابط عمومی ستاد بازسازی عتبات عالیات استان اردبیل، حجت‌الاسلام سید کاظم موسوی، نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی، ۱۷ دی‌ماه، در جلسه ستاد بازسازی عتبات عالیات اردبیل، اظهار کرد: عشق و ارادت مردم ولایتمدار استان اردبیل برای کمک به بازسازی عتبات عالیات برای ما حائز اهمیت و اساسی است و در این زمینه همیاری برای تحقق اهداف مورد نظر اولویت اساسی است.

وی با اشاره به این که سند افتخار به کمک‌کنندگان به بازسازی عتبات عالیات اعطاء می‌شود، گفت: در این زمینه تمهیدات لازم به عمل آمده است و درصدد هستیم با فرهنگ‌سازی و اطلاع رسانی در راستای ترویج این فرهنگ ناب گام‌های اساسی برداریم.

نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس گفت: ارائه خدمات برای بازسازی عتبات عالیات در عراق و استان اردبیل جزو اولویت‌های اساسی است و در این زمینه تمام سعی و تلاش ما دستیابی به اهداف مورد نظر در این زمینه است که امیدواریم خروجی‌های قابل قبولی به دنبال داشته باشد.

موسوی تصریح کرد: کمک و دستگیری از مردم برای ارائه خدمات در راستای بازسازی عتبات عالیات جزو اولویت‌های اساسی است و در این زمینه تمام سعی و تلاش ما دستیابی به اهداف مورد نظر در اقصی نقاط کشور است.

در ادامه اسفندیار هوشیار، مسئول ستاد بازسازی عتبات عالیات استان اردبیل نیز گفت: روش‌های مختلفی برای بازسازی عتبات عالیات در نظر گرفته شده و مردم می‌توانند به صورت واریز وجه نقد و به مبلغ دلخواه در مساجد و پایگاه‌ها به بازسازی عتبات عالیات کمک کنند.

وی بیان کرد: صدور سند افتخار نیز به سه شکل انجام می‌یابد که از ستاد مرکز فرستاده می‌شود و نسبت به مبلغ پرداختی ۳ تا ۵ میلیون تومانی ارائه سند انجام میگردد. 

انتهای پیام/

 

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۳
دی

 

خبرگزاری شبستان/ خبرنگار: آمنه مستقیمی: معاون فرهنگی ستاد بازسازی عتبات عالیات با اشاره به اقدامات و مدیریت حاج قاسم در بازسازی عتبات عالیات، گفت: بر عدم تعطیلی کار و استفاده از کالا و نیروی ایرانی در بازسازی‌ها تاکید داشت و به راهپیمایی اربعین با دیده آغاز ساخت تمدن نوین اسلامی می‌نگریست.

گرچه سردار حاج قاسم سلیمانی بیشتر با فعالیت های نظامی شناخته می شود و در عرضه خدمات بی بدیلی به اسلام و انقلاب داشته، اما مجاهدت های ایشان فقط محدود به این میدان نیست بلکه در امر بازسازی عتبات عالیات هم با ورود و جدیت حاج قاسم، اتفاقاتی مبارکه افتاده که حضور زائران ایرانی در راهپیمایی عظیم اربعین از جمله آنها است. از این رو، در ایام نخستین سالگرد شهادت آن سردار دل ها و به منظور بررسی خدمات ایشان در این میدان با «یوسف افضلی»، معاون فرهنگی و جلب مشارکت های مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

چرایی راه اندازی ستاد بازسازی عتبات عالیات

ایرانیان در طول تاریخ نقش اساسی را در توسعه اعتاب اهل بیت(ع) در عراق داشته اند تا اینکه رژیم بعث مانع این روند شد اما در سال های اخیر سردار سلیمانی فارغ از منزلت و جایگاه نظامی، و بر اساس باور و اعتقاد قلبی به توان مردم، ستاد بازسازی عتبات عالیات را برای ایجاد بستر زیارت امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) در عراق راه اندازی کرد.

سردار در فلسفه راه اندازی این ستاد، بیان می کرد که در سال 82 برای رسیدگی به محرومان عراق بعد از حمله آمریکا، به این کشور رفت و به زیارت حرم امیرمومنان(ع) مشرف شد و به گفته سردار، ایشان با مهجوریت و انزوای حرم روبرو شد تا جایی که روی ضریح حضرت(ع) خاک نشسته و درهای حرم بسته بوده است! همان جا و با مشاهده غربت امیرمومنان(ع) در فکر راه اندازی ستاد برای توسعه حرم ها افتاد.

 

توسعه حرم علوی

و اینچنین ستاد بازسازی عتبات عالیات با سه برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت فعالیت خود را آغاز کرد؛ برنامه های کوتاه مدت شامل نظافت حرم ها می شد که حدود شش ماه طول کشید، پس از آن حدود 150 پروژه در قالب برنامه میان مدت ستاد بازسازی شد، همچون تعویض درها و تغییر کاشی‌کاری های اعتاب و ترمیم خشت های گنبد علوی، تعمیر و بازسازی مسجد صفوی در کاظمین و ... بعد از آن به توسعه حرم ها در برنامه های بلندمدت پرداخته شد، همچون احداث صحن و شبستان حضرت زهرا(س) در فضایی به گستره 220 هزار مترمربع، که 110 هزار مترمربع زیارتی و باقی آن خدماتی است، به گفته آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد ستاد بازسازی در این پروژه کاری کرد که امام علی(ع) از خجالت حضرت زهرا(س) درآمدند! 95 درصد این پروژه به اتمام رسیده و باقی نیز در دست انجام است.

 

ماجرای جالب واگذاری احداث صحن حضرت زینب(س) به ایران

صحن حضرت زینب(س) در کربلا که شامل پروژه توسعه عتبه حسینی می شود، نیز در ادامه فعالیت ستاد در دستور کار قرار گرفت. ماجرای این پروژه نیز بسیار جالب است ... تولیت حرم امام حسین(ع) در واگذاری اجرای این پروژه به ایران و ایرانیان تردید داشت و هر چه ما پیگیری می کردیم، به نتیجه نمی رسیدیم!

اما در آخرین پیگیری برای دیدار اتفاقی دیگر رقم خورد ... شیخ مهدی کربلایی، تولیت عتبه حسینی(ع) تعریف می کرد: یکی از دوستانش از علمای برجسته لبنان با من تماس گرفت و اخبار را جویا شد و از حرم پرسید و گفت: خواب دیدم امام حسین(ع) به سمت باب القبله در حرکت هستند و شما و آیت الله بهجت ایرانی هم پشت سر ایشان در حرکت بودید، بی بی فاطمه زهرا(س) از زیر چادرشان قنداقه حضرت زینب(س) را بیرون آوردند به آیت الله بهجت دادند و فرمودند: این دست شما امانت!

شیخ مهدی کربلایی ادامه داد: به اینجای سخن که رسیدیم، گفتم چنین پروژه ای از سوی ایرانی ها به ما پیشنهاد شده است، آن عالم به من گفت شک نکن و اقدام کن! و اینچنین پروژه ساخت صحن حضرت زینب(س) به ما واگذار شد در متراژ 140 هزار مترمربع که گودی قتلگاه را به تل زینبیه متصل می کند و اکنون مشغول آماده سازی تل زینبیه در مساحت سه هزار مترمربع برای ایام اربعین هستیم.

اکنون حرم امام حسین(ع) را 14 برابر کرده است... دغدغه و اهتمام سردار سلیمانی بازسازی و ساخت حرم ها در عراق بود و این را تاثیرگذارترین کار نظام می دانست.

 

به هیچ وجه کار بازسازی عتبات عالیات تعطیل نشود

حدود 20 روز قبل از شهادت حاج قاسم در همان زمان اغتشاشات عراق، دیداری با ایشان داشتم و از عتبات پرسیدم، سردار تاکید کرد: به هیچ وجه کار بازسازی عتبات عالیات تعطیل نشود و چنین هم شد و حتی در شرایط کرونایی کار ما در صحن حضرت زینب(س) یک روز هم تعطیل نشد.

ایشان تاکید کرد: شاید در بین شما نباشم اما آرزو دارم در حرم سامرا نیز این اتفاق بیفتد. همان جا پرسیدم بیشترین دغدغه و سخت ترین روز شما در مبارزه با داعش در عراق چه بود؟، پاسخ داد: روزی که داعشی ها می خواستند از بغداد و کاظمین وارد سامرا شوند و من همچون گندم برشته (اسپند روی آتش) بودم.

ایشان بسیار دغدغه بازسازی عتبات را داشت و تاکیدش بر کار مردمی بود مثل راه اندازی مواکب اربعین که در جریان سیل اول سال 98، بیش از 400 موکب به میدان آمدند و خدمات مختلف مثل نظافت، تعمیر وسایل، طبخ و توزیع غذای گرم، تعمیر خودروها و ... ارائه کردند.

سردار تاکید داشت مواکب ایرانی باید کمک کار مواکب عراقی باشند و میزبانی عراقی ها را تحت تاثیر قرار ندهند. حاج قاسم اربعین را آغاز تمدن نوین اسلامی می دانست.

تربیت حاج قاسم در مکتب عاشورا

سردار سلیمانی از نوجوانی در مکتب عاشورا تربیت شده بود و بسیار زمان شناس بود، در همان نوجوانی در منطقه رابر امر به معروف و نهی از منکر می کرد و جاذبه ای داشت که در افراد نفوذ می کرد ... برای مثال برای برادر کوچکترش ساعتی خریده و گفته بود برای اینکه خراب نشود ساعت 5 صبح بلند شود و ساعت را کوک کن، وقتی برادر ایشان برای کوک بلند می شد، سردار به وی می گفت حالا نمازت را بخوان! اینچنین اطرافیان را به خوبی ها و معروفات فرا می خواند.

شیوه امر به معروف و نهی از منکر حاج قاسم حتی در اشرار تاثیر داشت، چنان که در جریان مقابله با شرارت های جنوب شرق، یکی از اشرار را امان داد و به قدری پیگیری کرد که به قولش عمل و او را از زندان آزاد  کند. رفتار سردار به قدری بر آن فرد تاثیر گذاشت که بعد از زندان، پای پیاده به پابوس امام رضا(ع) رفت!

سردار کمتر صحبت می کرد و بیشتر اهل عمل و وفای به عهد و قول بود، درباره سردار سلیمانی صحبت کردن بسیار سخت است. اما به طور مجمل، ایشان اسطوره معنویت، جهاد در راه خدا، اخلاق و منش، معمار حرم اهل بیت(ع) و ... است. ایشان با دشمنان شدیدالعمل و با دوستان اهل مودت بود و با پایداری بر عهد خود با خدا، به این مقامات رفیع دست یافت.

جایگاه نظامی نباید باعث شود، ابعاد معنوی و مردمی ایشان شناخته نشود، حاج قاسم شخصیتی بسیار مردمی بود چنان که وقتی برای مراسم ترحیم مادرش، گیت گذاشتند مکدر شد و دستور داد آن را جمع کنند، خود صندلی در مقابل در ورودی گذاشته بود و به همه آنها که می آمدند خوشامد می گفت.

ایشان حافظه ای قوی داشت، در همان دیدار اخیر به سردار عرض کردم، مردم برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 دغدغه دارند آیا ممکن است حضور داشته باشید؟ سردار پاسخ داد: قبلا به شما گفته ام، من مدتی تامل کردم تا خاطرم آمد که 10 سال قبل در سفری به کرمان در پاسخ به سوالی مشابه به من فرموده بود: آخرین مسئولیت من در جمهوری اسلامی فرماندهی نیروی قدس سپاه است و چنین هم شد اساساً هر چه را اراده می کرد، به آن دست می یافت این نبود مگر به دلیل اخلاص بالا.

حاج قاسم در ولایت ذوب بود و از همان نوجوانی این سیره را داشت چه در تظاهرات ضد رژیم طاغوت و خط قرمزش ولایت فقیه و مردم بود.

عاشق اهل بیت(ع) بود

حاج قاسم از روند بازسازی عتبات عالیات بازسازی می کرد و واقعا عاشق اهل بیت(ع) بود و به حضرت زهرا(س) ارادتی ویژه داشت.

با توجه به اینکه پروژه لاغرسازی و مقاوم سازی ستون های حرم حسینی در کرمان انجام شد، در اتاق تربت استان، سردار سلیمانی برای یک ربع آمد تا روند کار پروژه را ببیند، اما سه ساعت در بین کارگران ماند و برای شان صحبت کرد و گفت: شما خادمان ستاد اراده کرده اید که در چنین جایی کار کنید و خوش به حال شما! هوای کارگران را داشت.

سردار از آن تربتی که از نزدیک ترین جای نزدیک به قبر مطهر امام حسین(ع) به دست ما رسیده بود و در عصر عاشورا سرخ رنگ می شود، برای مقام معظم رهبری بردند.

دغدغه حاج قاسم

مسئولیت من جمع آوری نذورات مردمی برای بازسازی عتبات عالیات بود و در دیدارها از من درباره میزان کمک ها سوال می کرد و جالب آنکه بیشترین کمک ها از مناطق محروم است، سردار تاکید داشت باید به قدری امانتداری و شفاف سازی کنید که بر اساس نذر مردم در اعتاب عمل کنید چون اگر یک روزی اعتماد مردم از دست برود، وای به حال شما در دنیا و قیامت.

تاکید حاج قاسم بر استفاده از کالای ایرانی و نیروی داخلی در بازسازی ها بود، و همین طور هم شد که برای مثال اگر 100 میلیون به عراق ببریم 80 میلیون آن به کشور بازمی گردد به ویژه از طریق بکارگیری نیروی انسانی چنان که قبل از کرونا چهار هزار نفر کارگر ایرانی در عتبات مشغول بودند.

اربعین

نگاه حاج قاسم به اربعین نگاهی فرامنطقه ای و جهانی بود و آن را نقطه آغازین تمدن نوین اسلامی می دانست و بر ساماندهی آن در همه ابعاد تاکید داشت، از نظر ایشان همه اقوام و مذاهب و ادیان در خیمه حسینی راه داشتند و بر بعد فرهنگی اربعین تاکید داشت و می گفت: کار کمیته فرهنگی اربعین بسیار سخت است که باید فرهنگسازی کند.

تاثیر مدیریت حاج قاسم بر روند رو به رشد ستاد بازسازی

ایشان بر سرعت و کیفیت و کمیت عمل در بازسازی ها تاکید داشت، بر اساس همین رویکرد طی پنج سال شبستان و صحن حضرت زهرا(س) در 220 هزار مترمربع و میانگین بین چهار تا پنج میلیون برای هر مترمربع ساخته شد که اساسا بی نظیر و کم نظیر است، البته در این توفیقات عشق به اهل بیت(ع) و تاثیر آن بر خستگی ناپذیری نیروها موثر بود.

حاج قاسم وقتی کاری را واگذار می کرد، فرد را به حال خود نمی گذاشت و دغدغه داشت و درباره اهل بیت(ع) خاص بود، و افراد هم به عشق ایشان در کارهای اهل بیتی با جان و دل آمده و کاری کردند کارستان!

حاج قاسم هرگز خودنمایی نمی کرد و نمی خواست دیده شود، اخلاص و عمل، او را به جایی که می خواست رساند و در ایران و جهان اسلام تاثیر گذاشت.

در هر شرایطی نماز شب را از دست نمی داد حتی در پرواز ... حرف و عملش با هم یکی بود و در برخورد با آدم ها فرق نمی گذاشت با هر فردی و سنی به تناسب رفتار می کرد.

حق شاگردی استادی را به جای می آورد به ما توصیه می کرد به افراد بزرگ روستاها و خاندان ها که زمانی ابهتی داشته اند و اکنون در انزوا هستند، سرکشی کرده و احترام بگذاریم مبادا در خود شکسته شوند.

وقتی عاشقانه مردم را دوست می داری، خدا از آن شعله، رشحه ای را در دل مردم می گذارد چنان که آن تشییع عظیم برایش با حضور اقشار و تیپ های مختلف رقم خورد که کم نظیر بود حتی آنها که بعضا از سیاست های داخل کشور گلایه دارند، حاج قاسم را جدا از مشکلات و عوامل آن می دانند و می گویند حاج قاسم با دیگران فرق دارد و خط قرمزش مردم هستند و دغدغه آسایش و امنیت مردم است.

به قدری بیتاب شهادت بود، می دانست کی شهید می شود و هیچ کاری را لاینحل  و بی جواب نگذاشت و همه چیز را مشخص کرده بود و نیاز بود برای چیزی پرس و جو شود، علاقه ای عجیب به شهادت داشت و روزهای آخر در زمین نبود و گویی از آن کنده شده بود ...

از نوجوانی عمرش را نذر مردم کرد و از همه چیز برای کشور و مردم گذشت، مردمی بودن حاج قاسم شاخص بود.

با شهادت حاج قاسم، همه ما گویی پدرمان را از دست دادیم، این داغ هر روز برای ما سخت تر و تازه تر می شود، برای خانواده شان بیشتر از همه؛ حاج قاسم می گفت دو نفر اگر مرا ببخشند، آمرزیده می شود، یکی همسرم که در همه 40 سال زندگی با سردار همیشه در اضطراب و استرس بوده و دیگر سردار پورجعفری که همیشه همراه سردار بود و در شهادت نیز جاج قاسم را همراهی کرد!

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۲
دی

مجید نامجو در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس مطرح کرد:

خبرگزاری فارس/ خبرنگار: مریم سادات آجودانی- مجید نامجو از جمله افرادی است که با سردار سلیمانی وارد سپاه شد و در ادامه به عنوان مسئول مهندسی لشکر ۴۱ ثارالله او را همراهی کرد. نامجو از جمله کسانی است که در رکاب سردار به کار‌های عمرانی در ایران و اعتاب مقدسه در عراق و سوریه پرداخته است که گوشه‌ای از این اقدامات را برای ما شرح داد.

مجید نامجو، متولد کرمان است و دو برادرش در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند. او از دوران جوانی با سردار سلیمانی آشنا می‌شود و با گذراندن دوره‌های آموزشی وارد سپاه شده و بعد از تشکیل لشکر ثارالله به عنوان فرمانده مهندسی لشکر ۴۱ ثارالله همراه با حاج قاسم فعالیت می‌کند.

نامجو که در رشته عمران تحصیل کرده است، در دولت دهم وزیر نیرو بود و تا چندی پیش نیز در آستان قدس رضوی فعالیت می‌کرد که با درخواست سردار سلیمانی، بنیانگذار ستاد بازسازی عتبات و محمد جلال مآب، رئیس این ستاد، برای توسعه عتبات و نظارت بر فعالیت‌های عمرانی در حکمی از سوی حاج قاسم به عنوان جانشین رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات انتخاب شد.

در ادامه گفت­‌وگوی فارس با «مجید نامجو» جانشین ستاد بازسازی عتبات را درباره زوایای شخصیتی سردار سلیمانی مرد میدان و آینده این ستاد می‌خوانیم.

حضور حاج قاسم در سپاه/ سردار سلیمانی از همان ابتدا در دوره می‌درخشید

آقای نامجو! شما اهل کرمان هستید و بسیاری از پاسداران کرمان به نوعی با سردار سلیمانی در ارتباط بودند. شما چگونه با سردار سلیمانی آشنا شدید؟

آشنایی من با سردار سلیمانی به سال ۱۳۵۹ بعد از انقلاب فرهنگی برمی‌گردد. دانشگاه‌ها تعطیل شد، ما هم که دیپلم گرفته ­بودیم، تصمیم گرفتیم با یک تیم چهار، پنج نفره از همکلاسی‌هایمان به مجموعه سپاه بپیوندیم. رفتیم و گزینش‌ها انجام شد. ۲۵ مرداد همان سال وارد پادگان آموزشی شدیم. در پادگان آموزشی یکی از افرادی‌ که به دوره ملحق شد و همراه ما دوره را شروع کرد، سردار سلیمانی بود. البته از همان موقع هم معلوم بود سردار از نظر فیزیک بدنی، یک آدم ورزشکار و کاملاً آماده در مباحث رزمی بود. به هر صورت از همان اول به­ عنوان هم­‌دوره‌ای‌های ایشان می‌دانستیم در این دوره بسیار خواهد درخشید، چون حتی بعد از اینکه ما هر صبح در پادگان آموزشی تقریباً ۱۲-۱۰ کیلومتر می‌دویدیم و برمی‌گشتیم پادگان. دیگر همه‌ تقریباً از انرژی خالی شده ­بودیم، اما حاج قاسم انگار تازه گرم شده بود. می‌گفت: اگر کسی توانایی‌اش را دارد، بیاید و در سالن، تمرین کاراته، جودو و این­ها را انجام دهد.

در هر صورت این دوره آموزشی گذشت و مسیر من کارهای دفتری و اداری در سپاه شد. اما سردار سلیمانی کار عملیاتی را دنبال کرد و در بحث‌های آموزشی پیشرفت کرد و جلو رفت و در نهایت فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله شد. ما هم گاهی که از کار دفتری و اداری سپاه می‌توانستیم اجازه بگیریم، می‌رفتیم و به لشکر می‌پیوستیم. در لشکر ۴۱ ثارالله جایی جز که سردار سلیمانی بود، نمی‌رفتیم، چون به هرحال خیلی ایشان را دوست داشتیم و ایشان هم بسیار محبت می‌کرد و از ما در ستاد استفاده می‌کرد. حالا هر کاری که پیش می‌آمد، می‌گفت و ما هم انجام می‌دادیم.

بعد از پایان جنگ تحمیلی ارتباط شما با سردار سلیمانی چگونه ادامه پیدا کرد؟

پایان جنگ، مصادف شد با اتمام تحصیلات من در دانشگاه و به مهندسی لشکر ۴۱ ثارالله پیوستم. در آنجا سردار سلیمانی یکی از کارهای پراهمیتی که شروع کرد، بحث امنیت­ بخشیدن به شرق کشور بود. پس از برقراری امنیت در شرق کشور، یکی از موضوعات اصلی این بود که افراد منطقه معیشت ندارند. آمد و با ایجاد هماهنگی و همراهی دولت، استانداری و سپاه، مأموریت ویژه‌ای را به مهندسی لشکر ۴۱ ثارالله واگذار کرد تا برای این­ها زمین‌ها را مسطح کنیم، چاه بزنیم، چاه‌­های موجود را برق‌دار کنیم و حتی شرکت تعاونی‌ها را تشکیل دهیم و آن­ها را در شرکت تعاونی آموزش دهیم تا به کار کشاورزی مشغول شوند.

اقدامات عمرانی حاج قاسم/ از آماده‌سازی زمین کشاورزی و احداث اولین موزه دفاع مقدس تا توسعه اعتاب مقدسه عراق

از ابعاد شخصیتی حاج قاسم برایمان بگویید.

 بحث ایجاد امنیت در شرق کشور و آن مؤلفه­‌های حیاتی که سردار سلیمانی هدف‌­گذاری کرد تا امنیت ایجاد شود، خیلی قابل توجه است و باید به آن برسیم. خیلی از ابعاد این شهید بزرگوار، هنوز ناشناخته است. ولی یکی از ابعاد برجسته ایشان که شاید بلوغ آن در موضوع ستاد بازسازی عتبات رخ داده ­باشد، روند ورود ایشان به موضوعات عمرانی است. آن زمان این کار خیلی بزرگ بود. بیش از ۱۰۰ حلقه چاه حفر شد، زمین‌های زیادی مسطح و قطعه‌­بندی شد. شرکت تعاونی‌هایی تشکیل شد که آمدند و شروع به بهره‌­برداری کردند و موجب شد که در آن منطقه یکی از پایه­‌های ناامنی که بحث بیکاری و معیشت بود، از بین رفت.

حاج قاسم همیشه در خط مقدم بود

حاج قاسم اولین موزه دفاع مقدس را هم در کشور راه‌اندازی کرد و شما هم در آن زمان با ایشان همراه بودید. ایده اولیه تشکیل موزه از سردار سلیمانی بود؟

در سال ۷۵ یا ۷۶ بحث موزه جنگ مطرح و قرار شد کنگره سرداران شهید برگزار شود که یکی از پیش­‌نیازهای برگزاری کنگره ۶ هزار شهید استان کرمان، ایجاد موزه دفاع مقدس بود. زمان بسیار کوتاه بود و ما یک سال وقت داشتیم تا آن کنگره برگزار شود. در یک سال می‌خواستیم یک موزه دفاع مقدس بسازیم که همه آن آیتم­‌ها یا همه آن مؤلفه‌­ها یا موضوعاتی را که سردار سلیمانی می‌خواست در آن جای دهیم. این کار، کار آسانی نبود، چون هیچ زمینه‌ای از قبل نداشتیم و کار بزرگی آغاز شده ­بود. ولی اراده ایشان، باعث شد تیم بسیار خوبی فراهم شود و این کار را جلو ببرند.

ایده اولیه موزه دفاع مقدس از سردار شهید قاسم سلیمانی بود. از آن ایده اولیه به موزه دفاع مقدسی رسید که الان در کرمان است. این حس برای من وقتی در پایان چینش در موزه دور می‌زدم، ایجاد شد که تمام دنیا پشت صدام حسین بود و حمایتش می‌کردند و جمهوری اسلامی به تنهایی می‌جنگید. واقعاً موزه معنوی و خاصی است که باید آنجا رفته باشید تا حس من را درک کنید.

پس از ساخت چاه‌هایی برای آبادانی و معاش مردم در شرق کشور، ساخت موزه، موضوع دومی بود که با سردار سلیمانی همراه شدیم. در رابطه با ساخت ­و ساز ما به عنوان مسئولان و مجریان این کار، بزرگ­ترین تلاشمان این بود که زودتر از سردار سلیمانی سر پروژه حاضر شویم، چون منزل ایشان نزدیک بود. نماز صبح را که می‌خواند، می‌آمد سر پروژه. سر پروژه هم که می‌آمد؛ ما باید سر کار حاضر می‌بودیم. این هم یکی از خصوصیات سردار سلیمانی بود، یعنی در هر صحنه‌ای که باید جدی روی آن بحث و کار می‌شد خودش در خط اول، در خط مقدم بود. اصلا فرق نمی‌کرد جنگ باشد، سازندگی باشد، بحث‌های اجتماعی باشد.

درخواست حاج قاسم برای حضور نامجو در ستاد بازسازی عتبات

حکم شما در ستاد بازسازی عتبات از سوی سردار سلیمانی است و به عنوان جانشین ستاد فعالیت دارید. چه شد وارد ستاد بازسازی عتبات شدید؟

فراز پایانی که دوباره با سردار از نزدیک شروع به کار کردیم مربوط به بازسازی و توسعه اعتاب مقدسه بود. آقای جلال­ مآب، رئیس ستاد بازسازی عتبات از من تقاضا کرد که به ایشان برای بازسازی عتبات بپیوندم. من در آستان قدس رضوی مشغول به کار بودم و از کارم هم راضی بودم. وقتی آقای جلال مأب مطرح کرد، من گفتم: «اگر بخواهم بیایم باید با حاج قاسم هماهنگی انجام شود».

چند روزی گذشت. در جلسه‌ای بودیم. بعد از جلسه دیدم شهید پورجعفری چندین­ بار به موبایلم زنگ زده است­. با ایشان تماس گرفتم. گفتم: «چه شده؟ چه کار داری؟» گفت: «کجایی؟» برای اولین ­بار بود که ایشان با عتاب با من صحبت می‌کرد. همیشه با ملایمت صحبت می‌کرد، خدا رحمتشان کند، ولی این دفعه خیلی با عتاب گفت: «کجایی نامجو! چندین ­بار زنگ زدم». من حس کردم از آن طرف تحت فشار بود. گفت: «گوشی» و گوشی را داد دست حاج آقا. حاج قاسم فقط دو کلمه از من پرسید و گفت: «آقای نامجو می‌توانید به کمک آقای جلال­ مآب بروید؟» گفتم: «حاج آقا شما می‌فرمایید چشم». گوشی را گذاشتم و زنگ زدم به آقای خاکسار، قائم مقام آستان قدس رضوی. گفتم: «حاج آقای سلیمانی از من چنین درخواستی کرده‌ است». ایشان هم که از شاگردان حاجی است، گفت: «اگر ایشان گفته­ ما تابعیم، بروید شما» و این‌چنین شد که در ستاد بازسازی عتبات مشغول شدم.

استقبال سردار سلیمانی از کمک ستاد به مردم ایران، منطقه و حتی جهان در بروز بحران‌ها

سردار سلیمانی به ستاد بازسازی عتبات که خودش بنیان گذاشته بود، اهمیت خاصی می‌داد. آخرین دیدار شما با سردار چه زمانی بود و چه توصیه‌هایی درباره این ستاد مردمی داشت؟

آخرین دیدار من و حاج قاسم مربوط می­‌شود به حدود چند ماه پیش از شهادت‌شان. ایشان نکات بسیار مهمی را مطرح کردند. سردار از ما خواست که ستاد بازسازی عتبات عالیات همچنان یک ستاد مردمی بماند. یکی از موضوعاتی که روی آن با سردار بحث شد، این بود که گفتیم الان باید از نظر ساختار سازمانی، وضع ستاد روشن باشد. شهید سلیمانی با صراحت اعلام کرد که این ستاد، نهادی مردمی است که نظام خواسته برای بازسازی عتبات عالیات ایجاد شود.

نکته بعدی که سردار اشاره کرد در حقیقت پاسخ به سؤال ما بود. ما از ایشان پرسیده­ بودیم که آینده مدنظر شما برای ستاد عتبات چیست؟ پیشنهاد ما این بود که ستاد عتبات بتواند در آینده برای کمک به سیل‌زدگان، زلزله‌زدگان و حوادث­ دیدگان کل جامعه اسلامی در وهله اول و بعد در تمام دنیا اقدام کند. یعنی بتواند کمک­ رسانی، امداد و ساخت­ و ساز برای این‌­گونه حوادث انجام دهد. ایشان استقبال کرد و گفت: «شما می‌توانید در اساسنامه‌تان این را پیش‌بینی کنید و بگنجانید و من هم استقبال می‌کنم از این امر که ستاد بتواند یک هویت بین­‌المللی در رابطه با این موضوع داشته ­باشد». ایشان حتی این اجازه را هم به ما داد که روی این موضوع کار کنیم.

موضوع دیگری که از ایشان پرسیدیم راجع به موضوع اربعین بود. ایشان به صراحت اعلام کرد که با توجه به بررسی‌هایی که به عمل آورده، اربعین هم باید زیر نظر ستاد بازسازی عتبات باشد و آنچه که ایشان در رابطه با نگاه دیگری که برای تشکیل یک ستاد برای موضوع اربعین داشت، گفت: «من آن را فقط به موضوع سیل و زلزله یا حوادثی از این­گونه کارها اختصاص می‌دهم». البته ما باید این­ها را تبیین کنیم و جلو ببریم. ایشان از ابتدای مسؤولیت، نگاه عمرانی، سازندگی و نگاه ایجاد زیرساخت‌­های عمده برای کارهای بزرگ را همیشه داشت. بعد گویی بلوغ این کار رسید به کارهای بزرگی که در عراق به ­عنوان توسعه حرم مطهر حضرت علی (ع) و توسعه حرم مطهر حضرت امام حسین (ع) صورت گرفت که دو صحن بسیار بزرگ و اثرگذار، ماندنی و تاریخی به نام صحن حضرت زهرا (س) در نجف اشرف و صحن زینب کبری (س) در کربلای معلی ساخته ­شد.

ستاد پشتیبانی‌کننده سازندگی به یک ستاد مهندسی کار بازسازی تبدیل می‌شود

پس از شهادت سردار سلیمانی برخی تصور می‌کردند که ستاد بازسازی عتبات نیز ضعیف و پس از مدتی منحل می‌‍‌شود که در بیانیه‌ای ستاد عنوان کرد که «پرچمی حاج قاسم برافراشته را زمین نمی‌گذاریم». شما چه آینده‌ای برای ستاد بازسازی عتبات پیش‌بینی می‌کنید؟

شاید یکی از اصلی‌ترین کارهایی که می‌شود در دستور کار گذاشت، این باشد که ستاد بازسازی عتبات عالیات که اول بر اساس یک ستاد پشتیبانی ­کننده سازندگی بوده ­است، تبدیل به یک ستاد مهندسی کار بازسازی شود. این الان در دستور کار قرار دارد و خیلی از کارهایش جلو رفته، ولی باید گام‌­های مهم دیگری در رابطه با این موضوع برداشته ­شود تا به ترازی از موفقیت برسیم. تلاش در این زمینه است و می‌­تواند راهی را که آغاز شده، پایدار کند و ادامه دهد. این موضوع هم وقتی رخ می­‌دهد که ما به یک بلوغ مهندسی در حیطه بازسازی عتبات برسیم و اموری را انجام دهیم که ارتباط بین گذشته و آینده را برقرار کند.

ما به­ عنوان ستاد بازسازی عتبات که اربعین را از نظر اسکان و تغذیه با مشارکت عراقی‌ها اداره می‌کنیم و این را با قوت بالایی ساماندهی و سازماندهی می‌کنیم. بیش از ۱۵۰۰ موکب داریم که ذخایر بسیار ارزشمندی برای نظام جمهوری اسلامی است. این­ها خودش می‌تواند مثل آن چیزی که سپاه پاسداران برای نظام جمهوری اسلامی ایجاد کرد، سرچشمه‌ای باشد. هر کدام از این­ها می‌تواند مانند یک سپاه پاسداران تربیت شود، سازماندهی شود و رشد پیدا کند تا قادر به ارائه خدمات مؤثر باشند و ستاد در این زمینه حرکت خواهد کرد.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۲۱
دی

ناگفته‌های مسئول ستاد بازسازی عتبات شهر بلد از رشادت‌های حاج قاسم در محاصره سامراء

روزنامه کیهان/ خبرنگار: ایرج نظافتی- شهر بلد در جنوب استان صلاح الدین عراق و شمال بغداد واقع شده و شاهراه اصلی به سامراء از این منطقه می‌گذرد و یکی از معبر‌های مهم در نبرد با داعش و تکفیری‌ها محسوب می‌شد. «حاج موسی اسماعیلی» مرد پرجاذبه و پای کار نظام و انقلاب که نام او با سامراء و بلد و استان صلاح‌الدین عراق عجین است هم اکنون مسئولیت ستاد بازسازی عتبات را در این منطقه برعهده دارد. روز‌ها و شب‌هایی که داعش آرامش را بر زائران و مجاوران سه امام شیعیان حرام کرده بود، او در حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام شاهد عینی نبرد‌های بی‌امان مدافعان حرم با تکفیری‌ها بود.

حاج موسی اسماعیلی و همکارانش در ستاد، آن روز‌ها به جای بیل و کلنگ و بازسازی حرم، ناچار اسلحه به دست گرفتند و در نیمه خرداد ۱۳۹۳ رشادت‌های سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس را در عملیات بزرگ سامرا- نصر الکبیر - شاهد بودند.اهل سنت به سردار سلیمانی می‌گفتند: شما مدافعان واقعی ما هستید
ورود حاج قاسم و ابومهدی به همراه نیروهایشان به قلب محاصره در حرم عسکریین، بارقة امیدی برای مردم آن منطقه در مقابله با تکفیری‌های داعش و بوسه حاج موسی اسماعیلی بر پیشانی این دو شهید بزرگوار، تقدیر و تشکری از آن‌ها بود.
باید روایت تاریخی این عملیات را به درستی بازگو کرد تا زائرانی که اکنون با خیال راحت و در امنیت کامل به زیارت امامان شیعه در عراق می‌روند بدانند در راه این امنیت چه عزیزانی که از جان خود گذشتند و چه رشادت‌هایی صورت گرفته است.
گفت‌وگوی ما با حاج موسی اسماعیلی درباره محاصره حرمین امامین عسکریین علیهم‌السلام و نقش سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در مبارزه با تکفیری‌های داعش را در ادامه می‌خوانید.
* حاج آقا اسماعیلی ضمن تشکر از اینکه گفت‌وگوی ما را پذیرفتید، لطفاً برای‌مان از حاج قاسم بگویید؛ نحوه ارتباط شما با ایشان و فعالیت‌های ایشان در منطقه شمال عراق...
بسم‌الله الرحمن الرحیم، ابتدا درود می‌فرستیم به روح بلند شهدای مقاومت خصوصاً حاج قاسم و ابومهدی المهندس و دیگر عزیزانی که عاشقانه در راه خدمت به حرمین شریفین از جان و مال و هستی خود گذشتند و عاشقانه در رکاب سردار دل‌ها به مبارزه با تکفیری‌ها در این منطقه پرآشوب پرداختند.
بنده توفیق داشتم سال‌هایی را تحت امر ایشان باشم. به‌هرحال، حتماً آگاه هستید و می‌دانید که مسئولیت عالی ستاد بازسازی اعتاب مقدسه عراق و معمار و طراح اصلی آن خود سردار سلیمانی بودند. شاید بخشی از مردم این آگاهی را نداشته باشند و فقط بُعد نظامی سردار سلیمانی و فرماندهی‌اش در جنگ‌ها با داعش را در خاطر داشته باشند؛ درصورتی‌که ایشان بنیان‌گذار اولیه و اصلی ستاد بازسازی عتبات عالیات بودند.
* با توجه به مشغله‌های فراوانی که سردار سلیمانی در ابعاد مختلف نظامی در مقابله با تکفیری‌ها در عراق و سوریه وافغانستان و لبنان و یمن داشتند آیا نظارت مستقیم ایشان بر کار ستاد بازسازی مانعی برای انجام فعالیت‌های نظامی ایشان در منطقه نبود؟
به نکته خوب و مهمی اشاره کردید، به‌رغم همه مشغله و مشکلاتی که ایشان در هدایت نهضت‌های آزادی‌بخش جهان اسلام در اقصی نقاط کشور‌های منطقه داشتند، این مانع نمی‌شد که ایشان نگاه و توجهش نسبت به مأموریت ستاد بازسازی و روند این فعالیت‌ها کاسته شود.
به جد مسائل را دنبال می‌کرد و آن‌چنان نقاط ضعف، نقاط قوت و اصلاح راهکار‌ها را در جلسات مختلف به‌عنوان راهبرد فعالیت‌های ستاد بازسازی به مسئولان ستاد پیشنهاد می‌داد که خود مدیران ستاد کراراً می‌گفتند: ما آن‌قدر واقف نبودیم که ایشان نظارت دقیق و لحظه‌ای روی فعالیت‌های ستاد بازسازی، آن‌هم با این گستردگی فعالیت، با آن ظرافت‌ها و این حجم مأموریت‌ها و نیرو‌های تخصصی دارند.
باید به عرض شما برسانم ما بعد از قرن‌ها فعالیت‌هایی را در اعتاب مقدسه شاهد بودیم که عنایت الهی بود و این توفیق نصیب سردار سلیمانی شد، چون خداوند به نیت‌ها پاداش می‌دهد. اخلاصی که در سردار سلیمانی بود، باوری که نسبت به اهل بیت مظلوم ما علیهم‌السلام در دل سردار سلیمانی بود، به ایشان کمک می‌کرد که بتواند کار‌های بزرگ و ارزشمند و ماندگار انجام دهد. لازمه آسودگی زائران در حین زیارت و بهره‌برداری معنوی، توسعه فضای متناسب با حجم عظیم زائران برای رفاه زوار و تهیه و تجهیز خدمات در زمینه اسکان، بهداشت و تغذیه بود.
* در مورد سامراء و مرقد مطهر امامین عسکریین علیهم‌السلام شهید سلیمانی توجه ویژه‌ای داشتند، علت آن را در چه می‌بینید؟
یکی از نقاطی که خیلی توجه سردار سلیمانی را به خود معطوف کرده بود، حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام در دورترین نقطه از سرزمین عراق بود. ما به برادران اهل سنت ارادت داریم و علاقه‌مند هستیم، خط حائل ما بین برادران شیعه و برادران اهل سنت، یک خط باریک بسیار بسیار کوچکی است که در پوشش اخوت، برادری و مهرورزی می‌توان مشکلات را حل کرد. شکافی را قرن‌هاست استکبار جهانی بین برادران شیعه و اهل سنت ایجاد کرده است. دشمن توانسته از این فقدان و خلأ و شکاف استفاده کند، لذا توجه سردار سلیمانی به منطقه سامراء به‌خصوص حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام جلب شد و تعصب ویژه‌ای نسبت به آن مکان داشتند.
* با توجه به این‌که در عراق، شکاف شیعه و سنی و شکاف‌های قومی و قبیله‌ای فعال است، آیا چنین منطقه بحرانی می‌تواند خودش نقطه حل بحران باشد؟
بله، دقیقاً همین‌طور است. خواست حکام جور این بوده که مانع ارتباط مردم با امام معصوم (ع) بشوند، غافل از این‌که شاید در واقع اراده الهی بر این بوده که به این مضجع شریف، برکت بدهد و روزی که فاصله بین شیعه و سنی اتفاق خواهد افتاد، همین‌جا با اراده خداوندی نقطه وحدت خواهد شد.
ابوبکر البغدادی با همه قوای تازه‌نفسی که داشت، در آستانه نیمه شعبان به حرم امامین عسکریین (ع) حمله کرد و تا صبح با همه قوا موفق نشدند که وارد چهار دیواری حرم مطهر بشوند. به‌عنوان یک شاهد عینی عرض می‌کنم، از میزان قوای نظامی در داخل حرم، تا حدود رینگ صد متری حرم مطلع بودم که چه نیرو‌هایی مدافع حرم بودند. قبل از عملیات، داعشی‌ها چه تبلیغات و تهدید‌هایی را انجام می‌دادند که «حرم را تخلیه کنید، درغیراین‌صورت اگر ما وارد بشویم، سر از تن‌تان جدا می‌کنیم و چه‌ها می‌کنیم.» حتما می‌دانید که آن زمان نیرو‌های داعش، یکی پس از دیگری، شهر‌های شمال عراق را تصرف می‌کردند، یعنی در جنگ نظامی شهر‌های عراق را تصرف نکردند، با فریب و نیرنگ و استفاده از تهدید و واسطه‌گری با شعار‌های فریبنده آمدند شیوخ و عوامل و عناصر اصلی را فریب دادند و به همین صورت وارد شهر‌ها شدند، و حتی مسأله حادثه دلخراش ورود تکفیری‌ها و تسخیر تکفیری‌ها در پایگاه اسپایکر عراق هم با همین ترفند‌ها بود.
* با توجه به بافت سامراء که اهل سنت غلبه دارند، چرا تبلیغات داعش منجر به سقوط شهر نشد و حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام به تصرف تکفیری‌ها در نیامد؟
اهالی سامراء دلشان با اهل‌بیت (ع) بوده و هست. من این را شهادت می‌دهم و این را با همه وجودم لمس کرده‌ام. سال‌هاست اهل سامراء از قِبَل وجود نازنین اهل‌بیت (ع) رزق می‌بردند. وقتی با شیوخ و با بزرگان اینجا صحبت می‌کردیم و خود شما در دیدار و جلسه‌ای شاهد بودید، به طریقی این داعشی‌ها را لعن و نفرین می‌کردند و می‌گفتند که زمانی که امنیت بود زندگی ما، شرافت ما، عزت ما، رونق ما، معیشت ما، به برکت وجود امامین عسکریین (ع) بود و مردم شهر اوضاع معیشت‌شان بسیار عالی بود. مغازه‌ها و رونق و آبادانی شهر سامراء همه به برکت وجود امامین عسکریین (ع) بود. فرزندانشان که متولد می‌شدند را با آوردن در حرم مطهر ایشان به وجود مقدس امامین عسکریین (ع) متبرک می‌کردند. اهل سنت در صحن نرجس خاتون (س) حوزه علمیه داشتند. نماز اقامه می‌کردند. درس می‌گفتند. حدیث می‌خواندند. من در هیچ جای شهر سامراء نشنیدم و ندیدم که آن‌ها بخواهند به، ولی نعمتشان جسارت کنند یا کفران نعمت کنند یا نکته‌ای منفی درخصوص این بزرگواران مطرح کنند.
* شما در آن مقطع رئیس‌ستاد بازسازی عتبات در سامراء بودید؟
بله، بنده در آن مقطع در سال ۹۳ مسئول ستاد عتبات سامراء بودم و این صحنه‌ها را شاهد بودم؛ یعنی ۲۰ روز قبل از عملیات داعش، شاید بگویم این تبلیغات و شایعات و فشار‌های جنگ روانی به داخل حرم و به نیرو‌های مدافع حرم و به خادمان حرم و حتی زواری که از اطراف می‌آمدند، منتقل می‌شد.
* عملیات بزرگ سامراء یکی از موفقیت‌های بزرگ سردار سلیمانی و نیرو‌های بسیج مردمی عراق در سال ۱۳۹۳ شمسی بود، در این باره توضیح بفرمایید؟
عملیات چند جانبه فتنه داعش در منطقه شمال عراق، در آستانه ۱۴ خرداد ۹۳ در شهر سامراء آغاز شد و اصل اهداف تکفیری‌ها به سرکردگی آمریکا، تصرف حرم امامین عسکریین (ع) بود.
* شما آن زمان در سامراء حضور داشتید؟
من فکر کنم دوم شعبان برابر هشتم یا نهم خردادماه ۱۳۹۳ برای انجام امور هماهنگی به ایران آمدم و قبل از این‌که عملیات داعش در سامراء آغاز شود، در ایران بودم. صبح پنجشنبه ۱۵ خرداد بود که به من زنگ زدند که سامراء سقوط کرده‌است! گفتم: «نه، من تا دیشب خبر دارم، چنین اتفاقی نیفتاده و مشکلی در سامراء وجود ندارد.» گفتند: «نه، سامراء سقوط کرده!» امکان تماس هم نبود. ما خوشبختانه تلفن ماهواره‌ای در سامراء کار گذاشته بودیم که اگر در هر صورت که اینترنت‌های عراق قطع شوند، بتوانیم از ایران، مستقیم تماس بگیریم و کارهایمان را انجام بدهیم. من با آن تلفن تماس گرفتم و از جانشین خود در سامراء پرسیدم که وضعیت چطور است. ایشان گفت: «بله، ساعت دو و نیم دیشب حمله شد و داعشی‌ها تا اطراف حرم آمدند و درگیری به‌شدت ادامه دارد، ولی الان قوای نظامی هم آمده‌اند و درگیری‌ها پراکنده است.» من همان ظهر پنجشنبه ۱۵ خرداد بلافاصله هماهنگ کردم و برایم بلیت گرفتند و ساعت هشت شب ۱۵ خرداد از فرودگاه امام وارد فرودگاه بغداد شدم و به کاظمین آمدم تا به سامراء بروم.
* مگر محاصره نبود؟ چطور می‌خواستید خودتان را به سامراء برسانید؟
بله، راه‌ها همه بسته بود. با سردار سلیمانی ارتباط گرفتم، ایشان همیشه در میدان نبرد و خط مقدم بود، حاج قاسم یک ستون نظامی زرهی گرفتند تا ما بتوانیم همراه نماینده آیت‌الله‌العظمی سیستانی و امام حرم کاظمین (ع) وارد منطقه بشویم. هرچه‌قدر ما پیشروی کردیم، نیرو‌هایی که پیش‌قراول بودند، برمی‌گشتند و می‌گفتند منطقه کلاً تصرف شده‌است! یکی از نیرو‌ها فرد خیلی شجاعی بود؛ خیلی تلاش کردند که این ستون را به سمت سامراء حرکت دهند و از این منطقه عبور کنند، ولی موفق نشدند. چون داعشی‌ها به جاده بغداد به سامراء کاملاً مسلط بودند و به شدت منطقه زیر آتش آن‌ها بود. ایشان، جهت ستون را به سمت فرودگاه بغداد تغییر دادند و با هماهنگی‌ای که با دفتر نخست‌وزیری عراق انجام دادند، قرار شد ما را به‌عنوان نیرو‌های عراقی همراه نیرو‌های نظامی عراقی به سامراء منتقل کنند. بعد ما وارد فرودگاه سامراء -که نزدیک شهر بلد و یکی از پایگاه‌های مهم و پروازی آمریکاست- شدیم. با هواپیما که از بغداد به سمت سامراء می‌آمدیم، کاملاً این مسیر جاده کاظمین به سامرا را می‌دیدیم، تمام این برجک‌ها، نگهبانی‌ها و ایست و بازرسی [سیطره]هایی که در منطقه بوده، همه منفجر شده‌بودند؛ کلیه خودرو‌هایی که متعلق به نیرو‌های ارتش عراق و پلیس عراق بودند در منطقه همه را آتش زده‌بودند، و همه استحکامات به‌دلیل اتصال قوای تکفیری از چپ و راست جاده یا به‌اصطلاح نظامیان می‌گویند لجمن‌های چپ و راست، این‌ها به هم اتصال پیدا کرده بودند، این قوا را کلاً پرس کرده بودند و همه را به تصرف خود درآورده و خیلی‌ها را به شهادت رسانده بودند. شرایط حاکی از این بود که وضعیت سامراء بسیار بسیار خطرناک شده؛ یعنی منطقه شمال عراق سقوط کرده، چون این جاده و این اتفاقات هم حاکی از همین بود. این‌ها را ما بعینه می‌دیدیم. پس از فرود در فرودگاه بلد در دقایق مانده به اذان صبح با یک فروند هلی‌کوپتر توپ‌دار به سمت سامراء آمدیم که در محل میدان ورودی حرم امامین عسکریین، با آتش دشمن که از هر طرف می‌زدند، مواجه شدیم و تیرانداز‌های داخل هلی‌کوپتر هم متقابلاً پاسخ می‌دادند. ما در این وضعیت و شرایط بسیار سخت وارد محوطه حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام شدیم. همه خیلی خوشحال بودیم که خود را به داخل فضای حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام رساندیم، این حضور ما و جمعیتی که به همراه داشتیم و پس از آن هلی‌برد‌هایی که ارتش عراق و هوانیروز عراق انجام می‌داد، قوای جدید را وارد حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام می‌کردند که نیرو‌ها وارد حرم شدند. همه جا به غیر از حرم مطهر تا شعاع ۲۰۰ متری یا ۱۰۰ متری، در تصرف نیرو‌های داعش بود و هم‌چنان حرم را نشانه می‌گرفتند و به شکل‌های مختلف با استفاده از نیرو‌های انتحاری که ملبّس به یونیفورم نظامی بودند، از هر طرف می‌آمدند خودشان را به حرم نزدیک کنند. یعنی وضعیت ما در آن شرایط این‌طور بود که در‌های صحن حرم را به روی خودمان بسته، و داخل صحن بودیم، بیرون این در‌ها دیگر امن نبود. همین محلی که الان کفشداری هست و زوار می‌آیند و جزو محدوده فضای حرم شده، این منطقه دیگر امن نبود و ما بایستی در‌ها را می‌بستیم تا داخل صحن باشیم. داعشی‌ها خودشان را برای عملیات انتحاری به در و دیوار حرم می‌زدند و متلاشی می‌شدند! دست و پاهایشان می‌افتاد. وضعیت بسیار سخت و دشواری بود.
* حال و هوای حرم در شب و روز حمله داعش در نیمه خرداد ۱۳۹۳ و مقاومت مدافعان حرم را توضیح بدهید.
شب هشتم شعبان که اگر اشتباه نکنم مصادف می‌شد با ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، هجمه‌ای از سه جناح در نیمه‌های شب، با استفاده از اصل غافلگیری توسط تکفیری‌ها به سمت حرم آغاز شد و هرچه در توان داشتند و هر آتشی که تهیه کرده بودند به میدان کارزار آوردند. با همه سلاح‌های پیشرفته‌ای که داشتند و با حملات خمپاره‌ای، و مرکزیت حرم، قبه امامین عسکریین (ع) را نشانه گرفتند. در واقع، اصل هدف، مرکزیت حرم امامین عسکریین (ع) بود. خصوصاً گواه محکم‌تر این‌که در حمله سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ هم ما دیدیم که چه طور و با چه ترفندی آن فتنه را آغاز کردند و آن اعتراضات را ایجاد کردند. پشت اعتراضات هم وارد حرم شدند و آن بمب‌گذاری‌ها را انجام دادند و حرم امامین عسکریین (ع) را با خاک یکسان کردند و آن صحنه دلخراش را برای عموم مسلمین جهان خلق کردند. خب پس این‌ها هدفشان درواقع کوبیدن و از بین‌بردن کامل حرم بود، ولی مقدم بر آن، این بود که قصد داشتند حرم را تصرف کنند و به عنوان نقطه ضعف و گروکشی، بتوانند از آن در مذاکرات‌شان استفاده کنند و بتوانند آن اهدافی را که از این حضور و تصرف حرم امامین عسکریین (ع) دارند، راحت‌تر محقق کنند!
* سردار سلیمانی پیش‌بینی نمی‌کرد که حرم امامین عسکریین (ع) می‌تواند هدف بالقوه خراب‌کاری باشد؟
اتفاقاً خودی‌ها می‌گفتند حرم قابل نفوذ و تصرف است. یعنی ما از سنگر‌های خودمان، حفاظت می‌کردیم، اما از نقاط ضعف و قوت خود نیز کاملاً مطلع بودیم و می‌دانستیم احتمال تصرف حرم جدی است. نیرو‌های عراقی مدافع حرم دفاع می‌کردند و ما هم از اقدام‌های خودمان مطلع بودیم و تصور ما همین بود که داعشی‌ها می‌آیند حرم را تا ساعتی بعد تصرف کنند و تقریباً تصرف حرم قطعی بود.
* نیرو‌های ستاد بازسازی هم در آن مقطع حضور داشتند؟
بله. نیرو‌های ستاد داخل حرم بودند و همه نیرو‌ها را به‌خاطر شلیک خمپاره‌ها، وارد زیرزمین سرداب مقدس کرده بودیم، چون مقر اداری و اسکان ما، همه کانکس‌ها و کاروان‌های چوبی و آلومینیومی بود؛ لذا با توجه به بارش خمپاره‌ها و گلوله‌ها گفتند که ما نیرو‌ها را به سرداب مقدس ببریم، جان‌پناه بگیرند و آن‌جا بمانند. نیرو‌ها ماندند تا نزدیکی‌های طلوع فجر که هوانیروز عراق بالاخره پشتیبانی کرد و داعشی‌ها را کمی به عقب راند. آن ساعت‌ها بر ما چه گذشت خدا می‌داند و بس! حرم وضعیت نابسامانی داشت و این حملات هم آثارش را گذاشته بود. ناامنی کاملاً مشهود بود. خبر‌ها به مرکزیت بغداد می‌رسید، از بغداد هم تلاش می‌کردند که فعالیت‌هایی را انجام بدهند.
باز هم جالب است عرض کنم تا قبل از این هجوم داعش به جهاتی و به دلایلی، منع کرده بودند که نیرو‌های خادم به دفتر کار ستاد بازسازی عتبات رفت‌وآمد کنند. می‌گفتند حساسیت است، چون اهل سنت این اطراف زیاد هستند و اگر ببینند ما با شما این‌جوری ارتباط داریم تأثیر منفی می‌گذارد! منع کرده بودند و نسبت به بعضی از رفتارهایشان با ما محدودیت داشتند، عملاً ما می‌دیدیم. یعنی ماه‌ها بود، شاید بگویم سال‌ها بود این روحیات را می‌دیدیم که اگر کسی فارسی هم صحبت می‌کرد به او نسبت همراهی با ایران می‌دادند! شرایط حتی داخل حرم مطهر هم تنگ و جو در دست دشمن بود. تا آن لحظه که گلوله‌باران و حمله آغاز شد هیچ احدی جرأت نداشت بیاید به سمت دفتر کار ما، ولی بچه‌های ما با همان شور و حال در دفتر آمد و شد داشتند. تا پاسی از شب، یعنی تا صبح بیدار می‌ماندیم، چون خمپاره‌هایی که عبور می‌کردند بعضاً قبل از چهار دیواری حرم به سمت صحن حضرت نرجس خاتون، همان‌جا سقوط می‌کردند، یا دقیقاً بالای سر ما در محوطه کفشداری اصابت می‌کردند و شهدایی را هم از ما گرفتند. این حملات سبب می‌شد که ما بیدار بمانیم، چراغ اتاق ما هم همیشه روشن بود و سبب می‌شد خود مهندسین و خادمان حرم به دفتر ما می‌آمدند. من این را خدای‌ناکرده نه به‌عنوان یک نقطه ضعف بخواهم عرض کنم، این یک معجزه بود، یک عنایت بود که این اتفاقات پیش بیاید و دل‌های ما و دل‌های مسئولان شیعه و دل‌های خادمان حرم را به هم نزدیک‌تر بکند. بین برادران شیعه ایرانی و شیعه عراقی بیشتر ایجاد علقه و محبت کند. روی ما هم این تبلیغات سوء، اثرگذار بود؛ لذا این‌ها اتاق ما می‌آمدند. دلیل بر ضعف دوستان عراقی ما نیست، ولی واقعاً آن سوی میز من نشسته بودند و می‌گفتند که سردار سلیمانی کی می‌خواهد بیاید؟ این‌ها آوازه سردار سلیمانی را در منطقه شنیده بودند. از اینجا استارت این موضوع می‌خورد، یعنی همگی التماس می‌کردند، می‌گفتند: «کی سلیمانی می‌خواهد بیاید وارد منطقه بشود؟ کی می‌خواهد ما را نجات بدهد؟ کی می‌خواهد بیاید برای مقابله با اینها؟» این خواست نیرو‌های مستقر در حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام و خادمین و مهندسین حرم و مسئولین عراقی بوده که به ما می‌گفتند: «شما این‌جوری اطلاع‌رسانی کنید که سردار سلیمانی بیاید ما را از این وضعیت نجات بدهد.» گفتیم: «سردار سلیمانی در منطقه حضور دارد، ما اطلاع داریم، ایشان دارد فعالیتش را انجام می‌دهد، به زودی ایشان وارد حرم می‌شوند، ایشان حضور دارند، ما نمی‌توانیم اعلام کنیم کدام نقطه هستند، ایشان کاملاً به موضوع احاطه دارند و دارند فعالیت‌ها و اقداماتی انجام می‌دهند... ایشان ورود می‌کند نگران نباشید.»
* چه زمانی و به چه شکلی سردار سلیمانی وارد عمل شدند؟
هفدهم خرداد شاهد حرکت یک ستون محدود سردار سلیمانی با استفاده از نیرو‌های قدس و سپاه بدر بودیم. از راه زمینی، همین مسیر کاظمین به سامرا را با چه مشقتی آمدند. کل این مسیر، جاده‌ها را داعشی‌ها با انفجار‌هایی مثل اژدر بنگال از وسط قیچی کرده بودند و برش داده بودند که هیچ خودرویی قادر به عبور از این شکاف‌ها نباشد و ایجاد تأخیر بکنند و این ماشین‌ها از حاشیه بروند، حاشیه را هم تله‌گذاری کرده بودند. همه این اتفاقات را حاج قاسم در این مسیر می‌بینند و با آن شجاعت کامل، مجروحیتی را هم متحمل می‌شوند و با مشقت بسیار زیاد و درگیری‌های خیلی شدید، خود را رساندند. در آستانه اذان مغرب بود که سردار سلیمانی و گروهش به تقاطع بلد، همان ۵۰ کیلومتری سامراء می‌رسند، ولی، چون دیگر به شب رسیده بودند آمدن به سمت سامرا توأم با ریسک بسیار بالایی بود. روی این اصل، ایشان تصمیم می‌گیرند که این ستون، شب را به سمت بلد بروند و در شهر بلد بمانند و روز بعد به سامرا بیایند. جالب این است که همان شب شهر بلد- که تنها شهر شیعه‌نشین در استان صلاح‌الدین عراق است- در محاصره کامل داعشی‌ها بود! اصل پایگاه تکفیری‌ها و داعشی‌ها در منطقه «عزیز بلد» بود و این منطقه، منطقه بسیار پوشیده‌ای است. در این مناطق پوشیده، بنا‌ها و ساختمان‌های مستحکمی از قبل ساخته بودند. همه این ساختمان‌ها با هزینه‌ها و پول‌های خاص و دلار‌های نفتی آل‌سعود بود، یعنی با هدف، این بنا‌ها و این خانه‌های مستحکم را به‌صورت ویلایی و امثالهم در مناطق پوشیده می‌سازند و این خانه‌ها محل استقرار و هماهنگی خود نیرو‌های داعشی بود و سازمان‌دهی‌شان در آن منطقه انجام می‌شد؛ لذا این‌ها می‌دانستند بزرگ‌ترین مانع برای تصرف شهر سامرا، شهر بلد است. اکثریت خادم‌ها و نیرو‌هایی هم که در طول این سال‌ها در سامراء مشغول به کار بودند، از شهر بلد می‌آمدند. این‌ها قصد شبیخون و قتل عام مردم بلد را داشتند و در آن شب، کل شهر بلد از چند جبهه و از چند جناح در محاصره شدید بود و این‌ها بایستی تا پاسی از شب، این عملیات شبیخون را انجام می‌دادند. سردار سلیمانی که به‌دلیل تاریکی شب، تغییر موضع می‌دهند، داعشی‌ها فکر می‌کنند که لو رفته‌اند و به نیرو‌های داعشی محاصره‌کننده در منطقه اطلاع می‌دهند که لو رفته‌اند و ستون سردار سلیمانی به سمت آن‌ها می‌آید! حتی نام سردار سلیمانی لرزه بر اندام داعشی‌ها می‌انداخت، از همین‌جا ناخواسته تیراندازی داعشی‌ها به سمت ستون سردار سلیمانی شروع می‌شود و در کل شهر بلد از جهات مختلف، این صدای تیراندازی و درگیری‌ها شنیده می‌شود و تا ساعاتی از صبح ادامه دارد. در این هنگام مردم متوجه قضیه می‌شوند و از هر سو وارد میدان درگیری می‌شوند و با هر ابزار و سلاحی که در اختیار داشتند به کمک نیرو‌های سپاه بدر، نیرو‌های حشدالشعبی و سردار سلیمانی آمدند و نیرو‌های داعش را قتل عام کردند!
* ظاهراً داعش در آن واقعه هم تلفات زیادی داده بود؟
بله، تلفات بسیار سنگینی را آن شب از داعشی‌ها گرفته بودند. در واقع اساس داعش در آن‌جا ضربه بسیار مهلک و غیرقابل جبرانی می‌خورد؛ لذا روز بعد تا اذان ظهر، سردار سلیمانی سازمان‌دهی مجدد نیرو‌های حشدالشعبی در شهر بلد را انجام می‌دهد و نیرو‌ها سازمان‌دهی می‌شوند، اطراف فرودگاه و مناطق «عزیز بلد» و مناطق آلوده را پاکسازی می‌کنند و رینگ نظامی‌شان را باز می‌کنند. نیرو‌های سردار سلیمانی بعد از اذان ظهر به سمت سامراء حرکت می‌کنند. روز بعد، پس از اذان ظهر با ستون به سمت شهر سامرا حرکت می‌کنند و با درگیری‌هایی که در منطقه بوده، خودشان را به حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام می‌رسانند. حضور سردار سلیمانی بارقه امیدی بود در دل نیرو‌های مدافع حرم، نیرو‌های نظامی، نیرو‌های پلیس، خادمین حرم، زوار داخل حرم و نیرو‌های کار که در محاصره بودند. آن‌ها یک جان تازه گرفتند و واقعاً یک انرژی مضاعف دست داد. همین که نام سردار سلیمانی وارد حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام شد، خبر بلافاصله به داعشی‌های اطراف حرم هم رسید و دیدیم در پیام‌ها و صفحات مجازی، سردار سلیمانی را تهدید می‌کنند که اگر ایشان حرم را ترک نکند، ما حرم را گلوله‌باران و با خاک یکسان می‌کنیم!
* سردار سلیمانی در آن عملیات دقیقاً چه زمانی وارد حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام شدند؟
در آستانه اذان مغرب بود. من متوجه حضور ایشان نشدم. گفتند که نیرو‌های سپاه بدر، نیرو‌های حشدالشعبی، گروه‌های مختلف، نیرو‌های صدر، نیرو‌های کتائب و سایر نیرو‌های مردمی هم ایشان را همراهی می‌کردند. در آستانه اذان مغرب بود و به یکی از همکاران گفتم که اگر چفیه داریم، وقت نماز، به دوستان حشدالشعبی و نیرو‌های سپاه بدر بدهیم. در حال توزیع چفیه‌ها بودم، دانه‌دانه این چفیه‌ها را در صف اول نماز روی شانه این عزیزان می‌گذاشتم، رسیدم به ابومهدی المهندس، ایشان را از قبل می‌شناختم و در فرودگاه ایشان را می‌دیدم، پیشانی ایشان را بوسیدم و به ایشان خیر مقدم گفتم، ولی هنوز نمی‌دانستم سردار سلیمانی هم در این جمع حضور دارند. به نفرات بعدی که رسیدم، چفیه را گذاشتم، دیدم سردار سلیمانی هم هست! به جهات امنیتی رعایت کردم و چیزی اعلام نکردم. پیشانی ایشان را بوسیدم و گفتم: «سردار خیلی خیلی خوش آمدی به بیت آقا امام زمان (عج). دل ما را شاد کردی، دل آقا امام زمان (عج) را شاد کردی.» به همین ترتیب چفیه‌ها را به همه رزمنده‌های سپاه بدر و حشدالشعبی هدیه کردم. بعد از اقامه نماز، گزارش‌هایی از وضعیت موجود در این‌جا را محضر ایشان تقدیم کردم. برای بنده توفیق بود که همه امکانات موجود مثل تلفن‌ها، اینترنت‌ها، تلفن‌های عراقی و سایر امکانات رایانه‌ای، تمامی اتاق‌ها و مقر‌ها را در اختیار ایشان بگذارم. نیرو‌هایی اعم از نیرو‌هایی که از لبنان، سوریه و غزه آمده بودند، عزیزانی از بچه‌های حشدالشعبی، فرماندهانی از قوای نظامی در معیت ایشان بودند. ما همه امکانات‌مان را در اختیارشان قرار دادیم و ایشان سازمان‌دهی کرد تا این فعالیت‌ها بتواند در آن‌جا شکل بگیرد. از آن‌جا دیگر سردار سلیمانی در گوشه‌ای از صحن در همان فضای آزاد مستقر شد که یک قوت قلب و یک انرژی بود برای همه بچه‌های مدافع حرم.
* در آن عملیات حاج قاسم چند روز در حرم امامین عسکریین علیهم‌السلام ماندند؟
سردار سلیمانی صحن مطهر امامین عسکریین علیهم‌السلام را مقر فرماندهی برای آزادسازی سامراء قرار داد و از آنجا با نیرو‌های بیرونی در تماس بودیم. ایشان در طول آن مدت قریب به ده روز در حرم امامین عسکریین حضور شبانه‌روزی داشتند، بعضی روز‌ها و شب‌ها مجدد برای هماهنگی از راه زمینی به بغداد سفر می‌کردند. واقعاً می‌خواهم بگویم نحوه آمد و شد سردار سلیمانی را هر وقت در حرم امامین عسکریین (ع) می‌دیدم، حضورشان یک عنایت، کرامت و معجزه بود. یعنی هرگز ندیدم ایشان با ماشین ضدگلوله یا با ماشین زرهی بیاید. ایشان سوار همین مینی‌بوس‌های ۱۵-۱۴ نفره و ون همراه نیرو‌های حشدالشعبی به حرم می‌آمد، هماهنگی می‌کرد، زیارت می‌کرد و در جلوی چشم همه سوار همین مینی‌بوس‌ها می‌شد و سمت منطقه درگیری و تکریت و امثالهم می‌رفتند. این‌ها را می‌دیدم خیلی احساس خطر می‌کردم؛ مثلاً همین عکسی که با سردار سلیمانی می‌گرفتند، آنی از طریق فیس‌بوک پخش می‌شد، آنی به مرکزیت این کنترل‌ها منعکس می‌شد.
* مدیریت سردار سلیمانی در کنار شهید ابومهدی المهندس چگونه بود؟
سردار سلیمانی با تیزبینی همه مسائل را به خوبی مدیریت و همه نیرو‌ها را هدایت می‌کردند. مقرهای‌شان، مکان‌های‌شان، دلیل استقرار برخی نیروها، اهمیت سازمان‌دهی نیرو‌ها و... را مدیریت و نیرو‌ها را آماده می‌کردند. روزبه‌روز فعالیت این نیرو و اضافه‌شدن رینگ حفاظتی حرم بیشتر شد. این از جمله نتایج حضور سردار سلیمانی برای حرم امامین عسکریین (ع) بود. در بحبوحه درگیری‌های داعش در اطراف منطقه موصل و تکریت، حاشیه‌نشین‌های دجله به حرم امامین عسکریین (ع) پناه می‌آوردند و به سردار سلیمانی می‌گفتند: ما تصور نمی‌کردیم که عناصر تکفیری که با علَم اهل سنت این قیام را ایجاد کردند، این‌طور علیه ما باشند، نوامیس ما را به اسارت ببرند، فرزندان ما را مثله کنند و زندگی و همه‌چیز ما را نابود کنند. امروز با همه وجودمان احساس می‌کنیم که شیعیان، مدافعان واقعی ما هستند و ما نجات‌یافته شما هستیم. سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در خط مقدم همه مبارزات سامراء و صلاح الدین بودند.
* خاطره‌ای هم از شهید ابومهدی المهندس دارید، بیان بفرمایید؟
خاطره که فراوان است، در همان زمان حدود چهل نفر از نیرو‌های ما در همین منطقه «السحاقی» نزدیک سامرا و شمال شهر بلد در کمین داعش گرفتار شده بودند و این را به من اطلاع دادند. در آن لحظه حاج قاسم و ابومهدی المهندس و چندی از فرماندهان در حرم آقا سید محمد (ع) عموی گرانقدر امام زمان عج در شهر بلد به نماز ایستاده بودند، من دست پاچه وارد حرم شده که این مطلب را به حاج قاسم بگویم که ناگهان دیدم چند ثانیه دیر رسیدم و سردار سلیمانی قامت نماز را بستند، اما چشمم افتاد به ابومهدی که در حال بستن قامت نماز بود و دست‌هایش هنوز بالا بود و هنوز قامت نبسته بود، که ناگهان مچ او را گرفتم و گفتم آقا قامت نبند و بیا ببین بچه‌ها در السحاقی در نزدیکی اینجا در کمین داعش گرفتار شده‌اند و در محاصره کامل هستند! ابومهدی نماز را رها کرد و گفت چند نفر هستند؟ عرض کردم حدود چهل نفر هستند و چهار نفر آن‌ها را شهید کرده‌اند و تک تیرانداز‌های داعش هم کاملاً بر آن‌ها مسلط هستند، گفتم: «ابومهدی! باور کن تا نماز شما تمام شود هر چهل نفر شهید شده‌اند!» در این هنگام ابومهدی المهندس، تعدادی از بچه‌ها که وضو گرفته و در حال دویدن برای رسیدن به نماز جماعت بودند را فراخواند و به کمک آمدند و با ترفند‌های خاصی توانستیم مابقی عزیزان را از محاصره داعش نجات بدهیم و بعد از پایان نماز، حاج قاسم و دیگر بچه‌ها هم به ما پیوستند و باعث شکست سنگین داعش در آن محور شدیم.
* با توجه به چنین مشاهداتی از صحنه خطر در سامراء، نحوة شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در واقع باید گفت ایشان بسیار ناجوانمردانه، وحشیانه و دزدانه به شهادت رسیدند تا ماهیت کریه استکباری و تروریست دولتی آمریکا را به جهانیان اثبات کند. شخصیتی بنا به دعوت دولت عراق به‌صورت رسمی با پاسپورت از فرودگاه بیروت به فرودگاه بغداد می‌آید، این نحوه شهادت و تصور چنین چیزی برای احدی قابل قبول نیست. در عرف بین‌المللی هم جزء معاهدات است که در فرودگاه‌های بین‌المللی مصونیت دارند و تعرض در آن مناطق، ممنوع است. تصور این نمی‌شد که ایشان را بتوانند با حمله پهپادی در محدوده و محوطه فرودگاه بغداد، آن‌طور ناجوانمردانه به شهادت برسانند. به هر حال شهادت ایشان برکاتی هم داشت که شاید سال‌ها طول بکشد تا نسل‌های آینده بفهمند سردار سلیمانی یا ابومهدی المهندس کی بودند و چه کار‌ها کردند و الان که مثلاً زائران عراقی و ایرانی و غیر ایرانی به راحتی به زیارت اعتاب مقدسه عراق خصوصاً سامراء می‌آیند باید بدانند که برای این امنیت چه فداکاری‌هایی صورت گرفته و چه عزیزانی از جان خود گذشتند.
* حاج آقا اسماعیلی از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بسیار سپاسگزارم.
من هم از شما و روزنامه کیهان کمال تشکر را دارم.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس
۱۴
دی

خبرگزاری شبستان/خبرنگار: آمنه مستقیمی - به مناسبت فرا رسیدن نخستین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و به منظور بررسی سیره معنوی و عبادی سردار دل‌ها با سردار «غلامرضا کرمی»، مسئول مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی عتبات عالیات که سابقه دیرینه رفاقت و همکاری با آن شهید والامقام را دارد، گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود:

درباره سیره و سبک زندگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، مقام معظم رهبری فرمودند: باید به عنوان یک مکتب به ایشان نگریست. حیات ایشان ابعاد حقیقتاً گسترده ای دارد و مجموعه ای از ویژگی ها را در خود جای داده است، اگر این تئوری را بپذیریم که با تفکر اهل بیت(ع)، انقلاب جهانی اسلام محقق شده و منجی عالم بشریت(عج) ظهور می کند، برای عملیاتی شدن این تئوری نقش نخست را به امام راحل می دهیم که با اصل ولایت فقیه محور این حرکت را مشخص و نهایتاً در قانون اساسی این اصل را به عنوان مدیریت حکومت جمهوری اسلامی تثبیت کردند.

شخصاً معتقدم باید تفکر حاج قاسم را از این طریق نگریست که رسیدن به جامعه آرمانی امام زمانی را در تبعیت محض از ولی فقیه می دید. من سابقه 37-38 ساله آشنایی نزدیک با سردار دارم، حداقل 10 سال از این مدت جانشین ایشان در لشکر 41 ثارالله(ع) بودم (از سال 65 تا 75) بعد از آن هم رفاقت و همکاری داشتیم.

برخی می گویند ما معقتد به اصل ولایت فقیه هستیم اما حاج قاسم مهمتر از آن معتقد به شخص ولی فقیه و سرباز تحت امر ایشان بود، این نگاه در جای جای سیره سردار آسمانی دیده می شود، در دفاع مقدس در بُعد معنوی حرکاتش و در لشکر ثارالله(ع) توجهی ویژه به اهل بیت(ع) و روضه های اهل بیتی داشت و این فرهنگ اگرچه در همه لشکرها بود اما در لشکر تحت امر حاج قاسم، فرهنگ روضه و عترت نهادینه بود.

در کرمان حسینیه ای به نام ثارالله(ع) وجود دارد که حاج قاسم از بانیان، فعالان و پیگیر فعالیت های آن بود و این حسینیه را کانون فعالیت های فرهنگی کرد و می کوشید در دهه محرم حداقل یکی و دو روزی به حسینیه بیاید و به عزاداران خیرمقدم بگوید و دیگر کارها را انجام دهد، خانه شخصی اش در کرمان را وقف بیت الزهرا(س) کرد و مقید بود در فاطمیه مراسم داشته باشد و شخصا معمولا مداح و سخنران آن را دعوت می کرد علی‌رغم آنکه مشغله های بسیار داشت خود را به این مجلس می رساند.

حاج قاسم در منزل هم هفته‌خوانی داشت، اینها توجهات ویژه ای است که با جدیت دنبال می شد از حضور در خانه و ذکر مصائب اهل بیت(ع) در منزل شخصی‌اش تا حضور در حسینیه ثارالله(ع) کرمان و تشویق مجامع مذهبی چنان که مداحان کرمان را در جلسات مجمع توصیه و تا جای ممکن به هیئت ها سرکشی می کرد البته در سال های بعد از جنگ، این شرایط برای سردار فراهم تر بود به طور مشخص در ایام محرم و معمولا من هم ایشان را همراهی می کردم حاج قاسم حتی به آشپزخانه های طبخ آبگوشت امام حسینی کرمان سر می زد و طعم آن را می چشید و اگر لازم بود نظر می داد که نمکش کم و زیاد است و ریز می شد و برایش مهم بود. به طور مشخص در صبح عاشورا در منزل شهید «ضیاء عزیزی» چندین دیگ آبگوشت امام حسینی برپا می شود، سردار مقید بود آنجا حتما حاضر شود یا در یکی از روضه های مشهور کرمان در منزل حاج آقا خوشرو حتما حضور می یافت ... حمایت و هدایت از روضه ها جزء سیره حاج قاسم بود .

توجه ویژه حاج قاسم به آخرت

علاوه بر این، در سیره عملی حاج قاسم توجه به آخرت به وضوح به چشم می خورد و تبلور داشت، اینکه محضر مراجع عظام تقلید رسید و کفنش را برای امضاء محضر آنها برد که در روز قیامت شاهد داشته باشد، یا وقتی رزمندگان را فرا خواند و از آنها پرسید: آیا در نگاه شما من آدم خوبی هستم و از آنها شهادت خواست و بعد گفت: این برای قیامت من خوب است.

این یعنی اعتقاد اخروی و انتقال این اعتقاد به دیگر اقشار ... حتی در جنگ با داعش وقتی در یکی از مناطق در منزل شخصی سوری نماز گذارد، برای صاحبخانه نامه نوشت که ما بدون اجازه شما نماز خواندیم و شماره می گذارد و حلالیت می طلبد این ها همه جلوه های اخلاص عملی در سیره حاج قاسم است که در جنگ و پشت جبهه ها بارها و بارها خود را نشان داده است.

برای مثال در جلسات برای خانواده شهدا بعد از یکی از عملیات ها (والفجر 8 یا کربلای 5) خطاب به مادران شهدا گفت: شما نبودید آنجا و ندیدید، اما ما حضرت زهرا(ع) و عنایات ایشان را در اروند و خطوط گوناگون دیدیم!

ایشان در نگاه های معنوی، ارتباطات مردمی را نیز سامان داده بود، ارتباط مستمر و مداوم با خانواده شهدا داشت، حوالی سال 69-70 در کرمان که لشکر ثارالله(ع) در ستاد مستقر شد، به خانواده شهدا و جانبازان سرکشی می کرد و برای حل مشکلات آنها موسسه «مددکاری ایثارگران» را راه اندازی کرد. این سرکشی ها از برنامه های اصلی سردار بود.

از مردم فاصله نمی گرفت

حاج قاسم مردم را در ارتباطات تحویل می گرفت و بین خود و بسیجیان و مردم عادی، فاصله نمی دید و حتی در جلسات روضه یا فرودگاه از مردم گره گشایی می کرد.

مدیر یکی از صندوق های قرض الحسنه در کرمان می گفت: من مجموعه ای از نامه های دست نویس سردار سلیمانی درباره توصیه به کمک های مردمی را دارم!، حدود 40 سال این ارتباطات را داشت و از عنایات خدا به رزمنده های کرمانی این بود که لشکر ثارالله(ع) در طول همه این سال ها یک فرمانده یعنی سردار سلیمانی را داشت.

در پروازهای تهران کرمان و بالعکس مردم را با آغوش باز می پذیرفت و جاذبه ای منحصربفرد داشت، در ابعاد شخصیتی سیره سردار، می توان به صله رحم اشاره کرد. شخصیت ها و مسئولان وقتی مسئولیتی سنگین را عهده دار می شوند معمولا به شهر و روستای خود سر نمی زنند، اما حاج قاسم به روستای محل تولدشان یعنی قنات ملک از توابع شهرستان رابُر کرمان را به عنوان مقر اصلی تا همین نزدیک شهادت حفظ کرده بود. روستاهای اطراف رابر هم از معنویت و آثار این حضور بهره مند می شدند.

اخیراً بر مزارشان حضور یافتم و یکی از رزمندگان قدیمی و مسن را دیدم، به من گفت: شب عیدی بود و من برای عیدی 24 نوه خود پولی نداشتم و دستم تنگ بود، همان موقع تماسی با من گرفته شد و گفت: منزل باشید که عصر برای تان بسته ای از جانب یکی از دوستان آورده می شود، آمد و بسته را از جانب حاج قاسم آورد که درون آن مقداری اسکناس نو بود که هم به همه نوه ها عیدی دادم و وجهی هم برای خودم باقی ماند... همه این ابعاد شخصیتی باعث شده که سیره حاج قاسم مکتبی جامع الابعاد برای همه اقشار باشد.

بخش عمده سیره حاج قاسم برگرفته از ارتباط با ولی فقیه است

سردار سلیمانی حدوداً نزدیک به 10 سال از عمر خدمتی اش را در محضر امام خمینی(ره) بود، اما سه دهه بعد از رحلت امام، مسئولیت اجرایی در حوزه پاسداری از انقلاب اسلامی را داشت و دائم مشغول بود. بعد از جنگ و استقرار در کرمان، ناامنی های گسترده در جنوب شرق شروع شد در جنوب خراسان، سیستان و بلوچستان و کرمان که رفع آن نیاز به ازجان گذشتگی داشت؛ حاج قاسم بارها در فضایی قرار گرفت که تا نزدیکی های شهادت پیش رفت برای مثال در سال 72، شبی قرار بود از زاهدان بازگردد و ما دیداری داشته باشیم، تلفنی گفت که از دست اشرار گریخته ایم، همچنین بود عملیات های در مرز، در جنوب خراسان و ... چندین سال مشغول جنگ با اشرار بود برای تامین امنیت جنوب‌شرق کشور که هنوز هم پایدار است و اینها را تحت امر ولی فقیه انجام می داد به ویژه با اشراف ایشان به این منطقه به دلیل آنکه حضرت آقا در دوران طاغوت در این مناطق تبعید و خواستار برقراری امنیت در آنجا بودند، حاج قاسم چند سال شب و روز نداشت تا چنین شد و بعد از آن هم فرمانده نیروی قدس سپاه شد و در همه این ایام با ولی فقیه محشور بود و حتی روزی که داعش را شکست داد خطاب به مقام معظم رهبری نوشت: سرباز مکلف از جانب شما ... .

بخش عمده سیره حاج قاسم برگرفته از ارتباط با ولی فقیه است از این رو در سخنان هم دائما به ولی فقیه توصیه می کند و معمولا از حضرت آقا توصیه به این حکیم بزرگ می کند و تصریح دارد که در قیامت از این ارتباط دلی با ولی فقیه سوال می شود و حتی از مراجع پشتیبانی از ولی فقیه را درخواست دارد.

حاج قاسم برای پیاده شدن حاکمیت الهی حرف می زند و عمل می کند و تاکید دارد که اگر قرار است حکومت مهدوی حاکم شود، راهش تبعیت از ولی فقیه و اطاعت از او و فاصله نداشتن از ولی فقیه است، لذا همان راهی را در پیش گرفت که امام راحل در پایان جنگ به جوانان در کشورهای اسلامی توصیه کردند یعنی ایجاد بسیج جهان اسلام. حاج قاسم همین راه را در پیش گرفت و بسیج جهان اسلام را ایجاد کرد، چنان که در مبارزه در سوریه دقیقا از بسیج جهان اسلام بهره برد، فاطمیون افغان، حزب الله لبنان، حشدالشعبی عراق، بسیج سوریه و ... .

معتقدم هر کسی که علاقمند به حاج قاسم است و می خواهد به شیوه ای مسیر حاج قاسم را طی کند، باید تلاش کند به بعدی از ابعاد ایشان در ویژگی های فردی، رفتار اجتماعی و نگاه حکومتی نزدیک شود، چنان که وصیتانه حاج قاسم ولایتنامه است و همه سیاسیون و جناح ها را به ولی فقیه دعوت می کند.

حاج قاسم اهل اشک بود...

همه رزمندگان در جبهه ها به ویژه در شب های عملیات، جلسه وداع داشتند و جمع می شدند و وداع می کردند و محور این وداع توسل بود، حاج قاسم بعضاً روضه می خواند و گریه می کرد، حاج قاسم اهل اشک و گریه بود و در فیلم ها ضبط شده است، مهمترین توسلات حاج قاسم، توسل به حضرت زهرا(س) بود و بارها با ایشان بودم که می گفت: توسلی بخوان و در حوزه توسل اولا بسیار معتقد به توسل بود که گریه بر اهل بیت(ع) راه باز می کند، در سخنرانی های دوران جنگ ایشان بارها توسل به حضرت زهرا(س) وجود دارد در شب های عملیات، صحبت برای رزمندگان و عمده توسلات حاج قاسم به حضرت زهرا(س) بود و در فاطمیه دوم روضه خوانی داشت.

ایده بازسازی عتبات و پیاده روی اربعین

حضور ایشان در عراق در راستای ماموریت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، اوایل با حضور آمریکا در عراق در حوزه مسئولیت های مستشاری به عراق می رفت، ایشان در جمع کارکنان ستاد بازسازی عتبات عالیات تصریح کرد در سال 82 به نجف رفتم و حرم امیرالمومنین(ع) را به گونه ای یافتم که روزی حتی 30 زائر هم نداشت و غبار گرفته بود، جرقه بازسازی اعتاب به ذهنم خورد ... صدام مانع از بازسازی اعتاب مقدسه بود و چون نمی توانست حرم های اهل بیت(ع) را  تخریب کند، می خواست کاری کند که اینها به طور طبیعی از بین بروند.

آن روزها ستادی برای کمک به مردم مظلوم عراق تشکیل شد، از نفت رسانی و گازرسانی تا کمک به دانش آموزان عراقی و ... این فرصتی شد برای شکلگیری ستاد بازسازی عتبات عالیات که از حمایت مستقیم نیروی قدس سپاه برخوردار بود و مسئول آن از سوی سردار تعیین می شد تا کمک های مردمی را جذب کند هر چه پیشتر آمدیم ستاد اعتماد مردم را جلب کرد و در ادامه مردم هم علاقمند شدند و ستادهای استانی شکل گرفت و ستاد عراق هم زیرمجموعه ما آمد.

حاج قاسم از صفر تا صد فعالیت های ستاد بازسازی عتبات عالیات حضور داشت اعم از راه اندازی، تقویت، گزارش گیری از مسئولان، بازدید میدانی همچون بازدید از لاغرسازی ستون های داخل حرم امام حسین(ع) و طرح ترفیع گنبد بارگاه حسینی و حتی درباره طرح های هنری اعتاب نقطه نظر داشت و در تامین امنیت همه عتبه ها ورود کرد و برای رفت و آمد زیارتی ایران و عراق تلاش کرد که جلوه اصلی اش در اربعین حسینی تبلور یافت. این امکان امنیتی را با همکاری نیروی قدس سپاه و حشدالشعبی و ... فراهم کرد. این کار به ویژه در سال های جنگ با داعش، ساده نبود. از این رو، همه این اقدامات به نگاه مثبت و حمایتی سردار و تلاش و پیگیری منصوبانش در ستاد و نیز علاقمندی و حمایت و اطمینان مردمی محقق داد.

پیاده روی به سمت حرم امام حسین(ع) از بعد عاشورا به عنوان عملی همراه با اجر و ثواب بسیار، مطرح و رایج و در سیره اهل بیت(ع) و علما مرسوم بوده است. اما در حکومت بعث عراق مردم در پیاده روی به سمت عتبه حسینی با سختی هایی اعم از قتل و قطع دست و پا و زندانی شدن و ... مواجه می شدند و اینها در تاریخ ثبت است و انتفاضه های بسیار علیه این جنایات صورت گرفت!

اما بعد از سقوط صدام، عشق و علاقه مردم همچون فنری که در فشار بوده آزاد شد و در مقاطع مناسبتی همچون نیمه شعبان، شب های قدر، محرم و اربعین در قالب پیاده روی به سمت حرم حسینی نمود یافته است. از نگاه حاج قاسم، ارتباط ایران و عراق باید بعد از صدام گسترش می یافت و این روابط در بعد زیارت مدنظرشان بود که با اربعین تحققی خاص یافت. البته در همین زمان هم بعضا امنیت ها تحت شعاع بود و نیاز می شد که نیروهای نظامی زائران را همراهی کنند اما ایشان تلاش داشت تا سدهای مانع زیارت شکسته شود.

ستاد بازسازی عتبات عالیات در ایجاد و تعمیق روابط زیارتی ایران و عراق تاثیر بسیار داشت مهمترین نقش ستاد با کمک عتبه های عراق این بود که زیرساخت های زیارت را فراهم کرد. این حضور در تاریخ ما وجود داشته و ایرانیان همیشه تاریخ به اهل بیت(ع) ارادت و به توسعه حرم های آنها اهتمام داشته اند از پادشاهان و حکام گرفته تا مردم عادی، البته ستاد بازسازی عتبات عالیات باعث شد این روند از عرصه پادشاهی و حکومتی به بُعد مردمی نیل کند چون جمهوری اسلامی حکومت دینی و اهل بیتی است و مردم در سایه این حکومت علایق اهل بیتی خود را توسعه دادند از نامگذاری لشکرها و گردان های دفاع مقدس با نام های اهل بیتی گرفته تا امروز و راه اندازی مواکب اربعین حسینی که البته ستاد بازسازی در ایجاد و حمایت و هدایت این مواکب هم حضور در میدان داشته است.

انس حاج قاسم با مسجد

در اهواز و محل استقرار لشکر 41 ثارالله(ع) همه یگان های رزم یک مقر ثابت محوری و تعدادی مقرهای موقت داشتند در اهواز ابتدای جاده خرمشهر که مقر لشکر بود با نگاه ایشان و حمایت مردم، یک حسینیه بزرگ برای نماز جماعت و عزاداری ها برپا شد حاج قاسم بعضا در آنجا امام جماعت می شد از ابتدای آشنایی با ایشان نماز اول وقت، تقویت نماز جماعت، حضور در مسجد را در سیره شان دیدم و در همه مساجد نماز جماعت به جای می آورد و برای سخنرانی ها هم در مساجد حضور می یافت و به تقویت جایگاه مسجد تاکید و اهتمام داشت و در جبهه مبارزه با داعش هم معمولا امام جماعت بود. اهل نماز شب و تهجد بود و می کوشید دیگران هم اینگونه باشند البته فارغ از ذره ای ریا، همه می دانستند وقتی با حاج قاسم باشی باید نماز اول وقت بخوانی و اهل توسل باشی!

خاطره شخصی ...

حدودا سه سال پیش مادرم به رحمت خدا رفت، ایشان مورد احترام و علقه حاج قاسم بود به ویژه اینکه مادر دو شهید و مادربزرگ سه شهید نیز بود، بعد از فوت مادرم، حاج قاسم خود را به کرمان رساند؛ در تهران هم مجلس ختمی برپا شد و حاج قاسم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم کنار من ایستاد نه صرفاً برای من بلکه تا جایی که می توانست در مجلس ترحیم خانوادگی دوستان و آشنایان شرکت می کرد.

همه کسانی که در مجلس ختم مادرم می آمدند، با حاج قاسم مواجه می شدند آنهم زمانی که ایشان در اوج شناخت مردمی بود!

بامرام بود، مرام ویژگی فردی بعضی از آدم ها است. ایشان حتی با خانواده های ما تماس می گرفت و حال و احوال می کرد.

یک سال بعد از حاج قاسم!

یک سال بعد از حاج قاسم دوران سخت زندگی همه ما است، مایی که 30-40 سال در محضر ایشان بودیم، حاج قاسم را مرشد و حامی خود می دانستیم و نظرش برای ما حجت بود همین که می شنیدیم هست، آرامش داشتیم، این یک سال سال ها بر ما گذشت آدم بزرگی از ما گرفته شد هرچند که عاشق شهادت بود و مزدش را گرفت و آبرومند و در اوج و به عنوان سرباز امام زمان(عج) رفت اما ما خسارت دیدیم. خون به ناحق ریخته شده ایشان همچون خون سیدالشهداء(ع) برکات و اثراتی دارد.

انتهای پیام/

  • ستاد عتبات عالیات گنبدکاووس